گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
عطار

ای جگر گوشهٔ جانم غم تو

شادی هر دو جهانم غم تو

به جهانی که نشان نیست ازو

غم تو داد نشانم غم تو

گر ز مژگانت جراحت رسدم

زود برهاند از آنم غم تو

زان جراحت چه غمم باشد از آنک

بس بود مرهم جانم غم تو

جملهٔ سود و زیانم غم توست

ای همه سود و زیانم غم تو

ز غمت با که برآرم نفسی

که فرو بست زبانم غم تو

گفتم آهی کنم از دست غمت

ندهد هیچ امانم غم تو

گرچه پیش آمدم انگشت زنان

کرد انگشت زنانم غم تو

هست در هر دو جهان تا به ابد

همه پیدا و نهانم غم تو

گر درآید به کنار تو فرید

در رباید ز میانم غم تو