ای جگر گوشهٔ جانم غم تو
شادی هر دو جهانم غم تو
به جهانی که نشان نیست ازو
غم تو داد نشانم غم تو
گر ز مژگانت جراحت رسدم
زود برهاند از آنم غم تو
زان جراحت چه غمم باشد از آنک
بس بود مرهم جانم غم تو
جملهٔ سود و زیانم غم توست
ای همه سود و زیانم غم تو
ز غمت با که برآرم نفسی
که فرو بست زبانم غم تو
گفتم آهی کنم از دست غمت
ندهد هیچ امانم غم تو
گرچه پیش آمدم انگشت زنان
کرد انگشت زنانم غم تو
هست در هر دو جهان تا به ابد
همه پیدا و نهانم غم تو
گر درآید به کنار تو فرید
در رباید ز میانم غم تو
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.