در ره او بی سر و پا میروم
بی تبرا و تولا میروم
ایمن از توحید و از شرک آمدم
فارغ از امروز و فردا میروم
نه من و نه ما شناسم ذرهای
زانکه دایم بی من و ما میروم
سالک مطلق شدم چون آفتاب
لاجرم از سایه تنها میروم
مرغ عشقم هر زمانی صد جهان
بی پر و بی بال زیبا میروم
چون همه دانم ولیکن هیچ دان
لاجرم نادان و دانا میروم
قطرهای بودم ز دریا آمده
این زمان با قعر دریا میروم
در دلم تا عشق قدس آرام یافت
من ز دل با جان شیدا میروم
شرح عشق او بگویم با تو راست
گرچه من گنگم که گویا میروم
بارگاهی زد ز آدم عشق او
گفت بر یک جا به صد جا میروم
زو بپرسیدند کاخر تا کجا
گفت روزی در به صحرا میروم
چون هویت از بطون در پرده بود
در هویت بس هویدا میروم
گرچه نه پنهانم و نه آشکار
هم نهان هم آشکارا میروم
گر هویدا خواهیم پنهان شوم
ور نهان جوییم پیدا میروم
نه چنینم نه چنان نه هردوم
بل کزین هر دو مبرا میروم
چون فرید از خویش یکتا میرود
هم به سر من فرد و یکتا میروم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر سفر روحانی و معنوی فردی است که در راه عشق و توحید گام برمیدارد. شاعر از آزادگی و رهایی خود سخن میگوید و اشاره میکند که بینیاز از عناوین و مشخصات دنیوی به سمت حقیقت حرکت میکند. او از حالتی از آگاهی و دانایی صحبت میکند که در آن هم نادانی و هم دانایی را درک کرده و از آن فراتر رفته است. شاعر خود را به عنوان قطرهای از دریا معرفی میکند که به وحدت با آن دریا رسیده است. این سفر به عشق الهی و تجربههای عمیق روحانی اشاره دارد و بیانگر جستجو برای یافتن حقیقت و وجود حقیقی است. در انتها، تاکید میکند که فردی یکتا و مستقل است و در این مسیر به سمت وحدت با الهی قدم برمیدارد.
هوش مصنوعی: در راه او بدون هیچ چیز و با دلتنگی میروم، بدون اینکه از چیزی جدا شوم و به کسی وابسته باشم.
هوش مصنوعی: من از توحید و یکتاپرستی در امانم و از شرک دورم، بیتوجه به امروز و فردا، به سفر خود ادامه میدهم.
هوش مصنوعی: نه من میدانم و نه ما، ذرهای از آنچه که دائم به دور از من و ما در حال حرکت است.
هوش مصنوعی: من به مانند آفتاب شدهام و به همین خاطر از سایهها دوری میکنم.
هوش مصنوعی: عشق من همچون پرندهای است که در هر لحظه به سوی جهانی پر از زیبایی و آزادی پرواز میکند، حتی بدون پر و بال.
هوش مصنوعی: من همه چیز را میدانم، اما در واقع هیچ چیزی نمیدانم. به همین دلیل، به عنوان یک فرد نادان و دانا، در زندگیام پیش میروم.
هوش مصنوعی: من در ابتدا یک قطره از دریا بودم و حالا که به اینجا رسیدهام، به عمق دریا میروم.
هوش مصنوعی: زمانی که عشق پاک و الهی در دل من سکنی گزید، من با تمام وجود و شور و شوق دنبال او روانه میشوم.
هوش مصنوعی: به تو در مورد عشق او حرف بزنم، اما اگرچه من نمیتوانم به خوبی بیان کنم، احساس میکنم که این گفتگو در حال پیشرفت است.
هوش مصنوعی: عشقی که از انسان سرچشمه میگیرد، میتواند فرد را به هزاران جا ببرد و تجربههای مختلفی برای او ایجاد کند، حتی اگر او در یک مکان مشخص باشد.
هوش مصنوعی: از او پرسیدند که سرانجام به کجا میروی؟ گفت روزی به صحرا میروم.
هوش مصنوعی: وقتی هویت واقعی در عمقها پنهان است، من در هویت ظاهری روشن و نمایان میشوم.
هوش مصنوعی: هرچند که نه در خفا هستم و نه در معرض دید، اما به هر دو شکل، هم به طور پنهان و هم به طور آشکار، در حال حرکت هستم.
هوش مصنوعی: اگر بخواهیم خود را آشکار کنیم، پنهان میشوم، و اگر در جستجوی پنهانها باشیم، خود را پیدا میکنم.
هوش مصنوعی: من نه به این حالت هستم و نه به آن حالت، و نه اینکه ترکیبی از هر دو باشم؛ بلکه از هر دو فاصله گرفتهام و به راه خود میروم.
هوش مصنوعی: وقتی فرید به تنهایی و یگانه از کنار من میرود، من هم به تنهایی و یگانه به سراغش میروم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
زین جهان پست بالا میروم
تا محل قدس اعلا میروم
از مکان و لامکان خواهم گذشت
تا فراز جا و بیجا میروم
میروم تا موطن اصلی خویش
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.