دستم نرسد به زلف چون شستش
در پای از آن فتادم از دستش
گر مرغ هوای او شوم شاید
صد دام معنبر است در شستش
از لب ندهد میی و میداند
مخموری من ز نرگس مستش
بیچاره دلم که چشم مست او
صد توبه به یک کرشمه بشکستش
بشکفت گل رخش به زیبایی
غنچه ز میان جان کمر بستش
از بس که بریخت مشک از زلفش
چون خاک به زیر پای شد پستش
چون بود بتی چنان که در عالم
بپرستندش که جای آن هستش
یک یک سر موی من همی گوید
رویش بنگر که گفت مپرستش
نی نی که نقاب بر نمیدارد
تا سجده نمیکنند پیوستش
عطار دلی که داشت در عشقش
برخاست اومید و نیست بنشستش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر عشق و دلبستگی شدید شاعر به معشوقش است. شاعر از ناکامی در دستیابی به محبوب سخن میگوید و اشاره به جذابیت و زیبایی معشوق میکند که دل او را به شدت تحت تأثیر قرار داده است. او به چگونگی اسارت دلش در برابر کرشمهها و نگاه معشوق اشاره میکند و از توبههایش میگوید که به راحتی شکسته شدهاند. در نهایت، شاعر به این نتیجه میرسد که عشق به معشوق را نمیتواند ترک کند و همچنان در تلاش برای وصال اوست.
هوش مصنوعی: من به زلف او دسترسی ندارم، چون وقتی که او را دیدم، از دستش افتادم و به پایش رسیدم.
هوش مصنوعی: اگر دل به عشق او بسپارم، ممکن است در دست من گرفتار بسیاری از دامهای پیچیده و معانی عمیق باشد.
هوش مصنوعی: او از لبش جرعهای نمیدهد و میداند که من به خاطر نگاه مستش در حال مستی هستم.
هوش مصنوعی: دل بیچاره من که در برابر نگاه مست او، تمام توبهها و عهدهایی که کرده بودم، با یک اشاره او به راحتی شکسته شد.
هوش مصنوعی: گل زیبای چهرهاش مانند غنچهای شکفته شد و جانش را با زیباییاش در آغوش گرفت.
هوش مصنوعی: به دلیل آنکه موهایش بویی شبیه مشک دارد و این بوی خوش به قدری زیاد است که بر اطرافش میریزد، در نتیجه خاک زیر پاهایش بهطور ناچیز و بیارزش به نظر میرسد.
هوش مصنوعی: اگر وجود بتی باشد که در جهان به او پرستش کنند، جایی که شایسته این کار است.
هوش مصنوعی: هر یک تار موی من به من میگوید که به چهرهاش نگاه کن و از پرستش او دریغ نکن.
هوش مصنوعی: هیچ چیز به اندازهی نی نمیتواند خود را نشان دهد، و تا زمانی که خود را برهنه نکند، دیگران در برابرش قدردانی نخواهند کرد.
هوش مصنوعی: عطار قلبی را که در عشقش به اوج رسیده بود، امیدی ندارد و دیگر نمینشیند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
جرعه یی می نخورده از دستش
بیخودم کرد نرگس مستش
هرکه از جام عشق او می خورد
توبه گر سنگ بود بشکستش
بکسی مبتلا شدم که نرست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.