گر آسمان دو سه روزی بمدعا گردد
بود که گوشه چشمی بسوی ما گردد
نشستهام برهت روز و شب بامیدی
که خاک راه توام بلکه توتیا گردد
اگر تو زهر چشانی مرا بود تریاق
وگر تو درد رسانی مرا دوا گردد
ز غنچه لبش ار عقده دلم نگشاد
کیم نسیم بهاری گره گشاه گردد
همین نه بلبل دستانسرایت اسرار است
که بر سراغ تو در هر چمن صبا گردد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی و جاذبه عشق و ارتباطات انسانی اشاره دارد. شاعر از دل شمعی ساخته شده سخن میگوید که در آن جمعی با هم گرد آمدهاند، بدون نیاز به زیباییهای ظاهری. او از ازل تا ابد، وجود انسان را به پیراهنی تشبیه میکند که همه در آن قرار دارند. همچنین شاعر به تضاد میان وجود و عدم، و عشقهای انسانی و نفرتهای روزگار اشاره میکند و میگوید که ما و من بودن، باعث ایجاد معضلاتی میشود. او به قدرت عشق و جمال اشاره میکند و یادآوری میکند که غم و هجران نیز بخشی از این وجود انسانی است. در نهایت، بحث بر سر کشف اسرار و واقعیتهای عمیقتر عشق و زندگی را مطرح میکند.
هوش مصنوعی: اگر آسمان به مدت چند روز به درخواست ما پاسخ مثبت دهد، ممکن است که نگاهی به سوی ما بیندازد.
هوش مصنوعی: من روز و شب در کنار تو نشستهام و امیدوارم که خاکی که در مسیر توست به تو نزدیکتر شود.
هوش مصنوعی: اگر تو برای من زهر باشی، من برای تو پادزهر میشوم و اگر تو به من درد برسانی، من برای تو درمان میشوم.
هوش مصنوعی: اگر لبهایش نتوانند درد دل مرا باز کنند، باید منتظر نسیم بهاری باشم تا این گرهها را بگشاید.
هوش مصنوعی: بلبل در باغ خداوندی به دنبال تو میگردد و رازهای دل را روایت میکند، هر بار که نسیم صبحگاهی به چمن میآید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.