بخش ۲ - مناجات و استدعا به متابعت امر ادعونی استجب لکم و اشارت به بعضی از احوال و اطوار صوری و معنوی سالکان راه طریقت کثرهم اللّه تعالی بین الانام
یا الهی انت منان الکریم
صاحب الاکرام و المن العظیم
تا بکی باشم ز دیدارت جدا
روی بنما تا کنم جان را فدا
باده ای ده کز خودم سازد خلاص
تا در آیم بی خبر در بزم خاص
باز کن آخر در میخانه را
در ببند این خانۀ افسانه را
ا ل صلا گو عاشقان را الصلا
وارهان از ننگ و هشیاری مرا
مست گردن از می وحدت چنان
که نماند هیچم از کثرت نشان
ساقیا م ستم کن از جام شراب
تا بکی باشم ز هشیاری خراب
باده ای ده تا رهم از نیک و بد
مست گردان تا شوم فانی ز خود
از مکان و لامکانم بگذران
بی نشانم ساز از نام و نشان
والهم کن در جمال خویشتن
تا بر آسایم دمی از ما و من
جان و دل را آشنا کن با وصال
وارهان ما را از ین وهم و خیال
لوح سرم پاک کن از نقش غیر
تا نماید کعبه بی شک عین دیر
یک دم از دیدار خود دورم مکن
از وصال خویش مهجورم مکن
محو گردان از نظر نقش دویی
تا یکی گردد من و ما و تویی
دیدۀ بینا دل دانا ببخش
تا به میدان یقین تازیم رخش
از اسیری جان ما آزاد کن
از غم عشقت دلم را شاد کن
از همه خلق جهان کن بی نیاز
کار سازا کار این بیچاره ساز
جان ما را مطلع انوار کن
سر ما را محرم اسرار کن
از شراب نیستی ده جام ما
محو کن از لوح هستی نام ما
عجز و مسکینی و دوریشیم بخش
گنج فقر و محو بیخویشیم بخش
از ریا و کبر و نخوت دور دار
در غم و شادی دلم مسرور دار
در صراط عدل دارش استوار
تا بود ز افراط و تفریطش کنار
در ره تحقیق ثابت کن قدم
تا برافر ا زد به کیوان او علم
قلب و قالب را ز عرفان نور بخش
عارفش گردان به حق نور بخش
از شراب انس او را مست کن
نیست گردانش پس آنگه هست کن
غرقه گردانش به دریای فنا
تا برون آرد سر از جیب بقا
پاک گردانش ز هر آلایشی
از غش و دردش بده پالایشی
مست جام عشق گردان جان او
خلق را با بهره کن از خوان او
دیدۀ جانش به رویت باز کن
سر او با وصل خود همراز کن
شمع انوار تجلی برفروز
ظلمت هستی ما و من بسوز
ا ست ق امت بخش در اطوار فقر
تاکه یابد لذت اسرار فقر
در دلش تابان کن انوار صفا
آشناکن جان او را با وفا
استق امت بخش در راه یقین
همرهش کن فضل خود را یا معین
صدق و اخلاص و وفا روزیش کن
جامه چاک است و قبا دوزیش کن
عشق ده کز عقل بیزار آورد
از چنین مستیش هشیار آورد
جان او محرم کن اندر بزم خاص
از غم دنیای دون سازش خلاص
واله رخسار جان افزاش کن
در مقام نیستی مأواش کن
هر زمان نوعی نما او را جمال
تاکه باشد هر دمش تازه وصال
عمر کان بی روی جانان بگذرد
از حساب عمر جانم نشمرد
آرزوی ما بجز دیدار نیست
دایۀ جانم به غیر یار نیست
بی لقای دوست ما را شوق نیست
دایۀ عاشق بجز معشوق نیست
بی جمالش مرگ بهتر از حیات
وصل او چون زندگی ، هجرش ممات
گر نماید دوست در دوزخ جمال
هست آن دوزخ بهشت اهل حال
در بهشت ار وعدۀ دیدار نیست
جان عاشق را به جنت کار نیست
گر مراد او جفای عاشقست
جان عاشق در وفایش صادقست
خود ج فا و جور و ناز دلبران
بهتر از ناز و وفای دیگران
عاشق رنجست، خان و مان فدا
در جفا خود بیند آثار صفا
هر جفا کان دلبر زیبا کند
چون وفا در جان عاشق جا کند
صلح و جنگ اوست مطلوب دلم
قهر و لطفش هست محبوب دلم
عاشق ذاتم نه عاشق بر صفات
کی شود جانم ز جورش بی ثبات
عاشقم بر وی نه بر نیک و بدش
تا که رنجم از جفای بی حدش
گر نوازد ور گدازد حاکمست
همچنان جانم به عشقش قایسمت
گر دهد دشنام و گر گوید دعا
نیست ورد جان عاشق جز ثنا
گر کشد گر زنده می گرداندم
گر براند گر به خود می خواندم
من نگردم بیش و کم در عشق یار
نی یکی گل دانم و دیگر چو خار
وصل و هجران پیش او یکسان شده است
بر دلم شادی و غم تاوان شده است
من نبینم در دو عالم غیر یار
نیست غیر یار در دار و دیار
نیک و بد آیینۀ رخسار اوست
از همه ذرات دیدم روی دوست
ای کریم و منعم و آمرزگار
از ره احسان و لطف بیشمار
دولت دیدار و گنج معرفت
روزیم گردان ز محض موهبت
داشنم را با یقین مقرون بدار
و از حجاب جهل و شک بیرونم آر
استقامت ده به شرع مصطفی
آن امین مخزن سر خدا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر، که به خداوند متوجه است، حاوی عواطف عمیق عاشقانه و روحانی شاعر است. شاعر از خداوند میخواهد که او را از غم و دردهای دنیوی آزاد کند و به حالت مستی و فانی از خود تعالی بخشد. او به دنبال وصال و دیدار با خداست و آرزو میکند که از کثرت جدا شود و به یگانگی برسد. همچنین از خدا میخواهد که او را از ریا و نخوت دور کند و دلش را با عشق و اخلاص پر کند. شاعر به این باور است که در عشق به معشوق، حتی درد و رنج نیز شیرین است و عشق، او را به تمامی وجودش وابسته میسازد. در نهایت، او خواستار دریافت معرفت و بصیرت حقیقی از خداوند است تا بتواند به آرامش و ثبات دست یابد.
هوش مصنوعی: ای خدای من، تو بخشنده و بزرگوار هستی، صاحب کرامت و لطف عظیم.
هوش مصنوعی: تا کی باید از دیدن تو دور باشم؟ خود را نشان بده تا جانم را فدای تو کنم.
هوش مصنوعی: به من بادهای بده که از خودم آزاد شوم، تا بیخبر به مهمانی مخصوصی وارد شوم.
هوش مصنوعی: به خانهی میخانه برو و در آن را باز کن، اما در این خانهی خیالی و داستانی را ببند.
هوش مصنوعی: ای دعا، به عاشقان بگو که با صدای عشق به سمت پروردگار بروند و من را از شرم و آگاهی رهایی بخش.
هوش مصنوعی: باید چنان عاشق و شاداب باشی که از همه تفاوتها و جداییها مانند کثرت هیچ نشانی باقی نماند و فقط در یک عشق و اتحاد ظاهر شوی.
هوش مصنوعی: ای ساقی، از جام شراب به من بنوشان تا زمانی که از هشیاری و آگاهی به سر بروم و در حالتی از مستی و غفلت قرار بگیرم.
هوش مصنوعی: به من بادهای بده تا از خوب و بد دور شوم و به حالت مستی، از وجود خود فراموش شوم.
هوش مصنوعی: مرا از مرزهای مکانی و غیرمکانی عبور ده و به گونهای مجهول و بیهویت ساز که نه نامی داشته باشم و نه نشانی.
هوش مصنوعی: به خودت توجه کن و به زیباییهای درونت پرداز، تا بتوانی لحظهای از افکار و دغدغههای خود فاصله بگیری و آرامش پیدا کنی.
هوش مصنوعی: جان و دل را با رسیدن به معشوق آشنا کن و ما را از این توهم و خیال رها کن.
هوش مصنوعی: پاک کن لوح سرم را از هرگونه تصویر غیر از خودت تا بتوانم کعبه را بدون هیچ شکی ببینم و درک کنم.
هوش مصنوعی: لحظهای هم مرا از دیدار خود دور نگردان و از رسیدن به خودم دور مکن.
هوش مصنوعی: از دید خود، تمام تفاوتها و جداييها را محو کن تا من و تو و ما به یک حقیقت واحد تبدیل شویم.
هوش مصنوعی: چشمی آگاه و دلی فهمیده به ما عطا کن تا بتوانیم با شجاعت و اطمینان به عرصۀ واقعیات وارد شویم.
هوش مصنوعی: روح مرا از بند اسیری رها کن و با عشق خود، دل grieving مرا شاد کن.
هوش مصنوعی: از تمام مردم جهان، مرا بینیاز کن، ای معجزهگر بزرگ، کار این بیچاره را درست کن.
هوش مصنوعی: روان ما را با روشناییهای خود پرورش ده و اسرار وجود ما را به ما بشناسان.
هوش مصنوعی: از شراب بیخودی، ده جام ما را پر کن و نام ما را از لوح وجود محو ساز.
هوش مصنوعی: ما در ناتوانی و فقر خود غرق هستیم و دوری از او به ما احساس بیهویتی میدهد.
هوش مصنوعی: از دوری از تظاهر و خودشیفتگی بپرهیز و در هر حال، چه در غم و چه در شادی، قلبم را شاداب نگهدار.
هوش مصنوعی: در مسیر عدالت، باید راهی محکم و ثابت داشته باشیم تا از افراط و تفریط دور بمانیم.
هوش مصنوعی: در جستجوی حقیقت، پایدارترین قدمها را بردار تا به آسمان علم و دانش دست یابی.
هوش مصنوعی: دل و جسم را با نور عرفان روشن کن تا به حقیقت نوری درخشان بیابی.
هوش مصنوعی: او را با شراب دوستی مسموم کن، تا اینکه از آزار و رنج دنیا رها شود و سپس به حقیقت وجودش پی ببرد.
هوش مصنوعی: با غرق شدن در زیباییهای دنیا تا زمانی که زندگی از مرگ جدا شود و از نعمتهای جاودانی بهرهمند شوی.
هوش مصنوعی: او را از هر گونه آلودگی و رنجی دور کن و به او پاکی و صفایی ببخش.
هوش مصنوعی: شیفته و شیدای عشق شده است و روح او به قدری پر از عشق است که میتواند دیگران را هم از نعمتهای این عشق بهرهمند سازد.
هوش مصنوعی: چشم دلش را به رویت بگشای و سر او را با وصال خود هماهنگ کن.
هوش مصنوعی: شمعی که نورش نمایانگر حقیقت و روشنایی است، به زندگی ما و تو روشنی میبخشد. بسوز و باعث روشنی این تاریکی ها باش.
هوش مصنوعی: فقر به خودی خود ارزش و جذابیتی دارد که میتواند انسان را به درک عمیقتری از رازهای زندگی رهنمون کند. در واقع، در شرایط فقر، فرصتی برای کشف معناها و لذتهای جدیدی از زندگی فراهم میشود.
هوش مصنوعی: در دل او نورهای پاکی بتابان و جانش را با وفاداری آشنا کن.
هوش مصنوعی: در مسیر یقین و حقیقت، خودت را با کمک و لطف خداوند همراه کن.
هوش مصنوعی: راستگویی و بیریایی و وفاداری را روزیات قرار بده، چرا که لباس پاره و دوخته شده، نشانهی این صفات است.
هوش مصنوعی: عشقی که باعث میشود انسان از عقل و فکر خود دور شود، میتواند از چنین حالتی او را به هوش و هشیاری برگرداند.
هوش مصنوعی: جان او را در محفل ویژهای از غمهای دنیا آزاد کن و بیاندیش که چطور او را از گرفتاریها نجات دهی.
هوش مصنوعی: به زیبایی چهرهات دل و جانم را زنده کن و در حالتی از نبودن، مکانی برای آرامش من فراهم کن.
هوش مصنوعی: هر لحظه او را به صورتی زیبا میبینم تا همیشه رابطهاش با من تازه و دلانگیز باشد.
هوش مصنوعی: عمر من بدون دیدن محبوبم سپری میشود و هیچکدام از سالها و لحظاتش را حساب نمیکنم.
هوش مصنوعی: آرزویمان فقط دیدن همدیگر است، ای دلبر من، غیر از یار هیچ چیز دیگری نمیخواهم.
هوش مصنوعی: بدون دیدار دوست، برای ما هیچ اشتیاقی وجود ندارد، چون عاشق تنها به معشوق خود نیاز دارد.
هوش مصنوعی: بدون زیبایی او، مرگ بهتر از زندگی است و با وجود وصال او، زندگی همچون جدایی، مرگ است.
هوش مصنوعی: اگر دوست در دوزخ هم زیباییاش را نشان دهد، آن دوزخ برای اهل حال بهشت خواهد بود.
هوش مصنوعی: اگر در بهشت هم وعده دیدار نباشد، برای جان عاشق هیچ ارزشی ندارد که بهشت باشد.
هوش مصنوعی: اگر هدف او آزار دادن عاشق باشد، جان عاشق در وفای خود صادق و راستین است.
هوش مصنوعی: خودم را به خودخواهی و ناز و زیبایی معشوقان میزنم، که این حالت بهتر از وفاداری و ناز دیگران است.
هوش مصنوعی: عاشق با وجود رنج و سختی، همه چیزش را فدای معشوق میکند و در عذاب و سختی، نشانههایی از زیبایی و آسایش را میبیند.
هوش مصنوعی: هر ظالمی که معشوقهی زیبا به او ظلم کند، به اندازه یک وفای عمیق در دل عاشق جا باز میکند.
هوش مصنوعی: خواستهی دل من صلح و جنگ اوست؛ دل من هم از قهرش و هم از لطفش خوشحال است.
هوش مصنوعی: من به خود ذات عشق میورزم و نه به ویژگیهایش. آیا جانم از این عشق بیثبات نمیشود؟
هوش مصنوعی: من به خاطر خود او عاشقش هستم، نه به خاطر خوبی یا بدیاش. حتی اگر درد و رنج ناشی از بیرحمیاش را تحمل کنم، باز هم عشق من به او کم نمیشود.
هوش مصنوعی: اگر او به من محبت کند یا مرا عذاب دهد، در هر صورت حاکم بر دل من است و من به عشق او زندهام.
هوش مصنوعی: اگر کسی به عاشق دشنام دهد یا دعا کند، برای جان عاشق جز ستایش چیزی نیست.
هوش مصنوعی: اگر مرا بکشند، زندهام میکنند، و اگر طردم کنند، به سوی خود دعوت میکنند.
هوش مصنوعی: من در عشق یارم نه به جستوجو میپردازم و نه کم و زیادی برایم مهم است. تنها یک گل را میشناسم و باقی را همانند خار میدانم.
هوش مصنوعی: در دل من، فرقی نمیکند که به وصال برسیم یا جدایی را تجربه کنیم؛ زیرا هم شادی و هم غم، هزینههایی هستند که باید بپردازم.
هوش مصنوعی: من در هیچ کجای این دنیا جز یارم چیزی نمیبینم و در هیچ مکان و سرزمین دیگری غیر از یار وجود ندارد.
هوش مصنوعی: نیک و بد به وضوح در چهره او نمایان است، من از همه چیز و همه جا، چهره معشوق را دیدم.
هوش مصنوعی: ای بخشنده و مهربان و آمرزنده، از طریق احسان و لطف بیپایانت به ما نظر کن.
هوش مصنوعی: من خوشبختی را در ملاقات تو و ثروت آگاهی را در روزگارم میجویم، این نعمت از سرمایهای خالص به من رسیده است.
هوش مصنوعی: ای کاش دانشی که دارم بر اساس یقین و信ندگی باشد و مرا از پردههای جهل و تردید آزاد کنی.
هوش مصنوعی: خداوند، بر اساس قوانین و اصولی که پیامبر محمد (ص) به عنوان راستگو و امانتدار ارائه داده، به ما استقامت و پایداری عطا کند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.