بهنوشتهٔ عارف قزوینی در دیوانش، دل هوس سبزه و صحرا ندارد هنگامی ساخته شده که شاه مخلوع، محمدعلیشاه بهتحریک روسها وارد گموشتپه شده بوده است.
دل هوس سبزه و صحرا ندارد (ندارد)
میل به گلگشت و تماشا ندارد (ندارد)
دل سر همراهی با ما ندارد (ندارد)
خون شود این دل که شکیبا ندارد (ندارد)
ای دل غافل، نقش تو باطل،
خون شوی ای دل، خون شوی ای دل
دلی دیوانه داریم، ز خود بیگانه داریم
ز کس پروا (جانم پروا، خدا پروا) نداریم
چه ظلم ها که از گردش آسمان ندیدیم
به غیر مشت دزد همره کاروان ندیدیم
در این رمه به جز گرگ دگر شبان ندیدیم
به پای گل به جز زحمت باغبان ندیدیم
به کوی یار جز حاجب پاسبان ندیدیم
حب وطن در دل بدفطرتان نیست
خانه ز همسایۀ بد در امان نیست
رم کن از آن دام که آن دانه دارد
خانه ز همسایۀ بد در امان نیست
ای دل غافل...الخ
دلی دیوانه کردی...الخ
چه ظلم ها...الخ
یوسف مشروطه ز چه بر کشیدیم
آه که چون گرگ خود او را دریدیم
پیرهنی در بر یعقوب دیدیم
هیچ ز اخوان کسی حاشا ندارد
ایضاً
چند ز پلتیک اجانب به خوابید
تا به کی از دست عدو در عذابید
دست برآرید که مالک رقابید
مرد به جز مرگ تمنا ندارد
ایضاً
همتی ای خلق گر ایران پرستید
از چه در این مرحله ایمن نشستید
منتظر روزی ازین بد ترستید؟
صبر ازین بیش دگر جا ندارد
ایضاً
گر نبری رنج، توانگر نگردی
این ره عشق است دلا برنگردی
شمع صفت سوز که تا کشته گردی
عارف بی دل سر پروا ندارد
ایضاً
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این اشعار عارف قزوینی، حس ناامیدی و یأس از شرایط اجتماعی و سیاسی زمانه خود به تصویر کشیده شده است. شاعر با اشاره به ظلم و ستم هایی که مردم تحت سلطه شاه و اجانب دیدهاند، از بیتوجهی حکومت به مردم و فقدان آزادی سخن میگوید. او بر این نکته تأکید میکند که در وطن، امنیت و محبت وجود ندارد و خانهها از همسایگان بد در امان نیستند. همچنین، از لزوم پایداری و مقاومت در برابر ظلم و تحقق آزادی و حقوق مردم یاد میکند و میافزاید که برای تحقق این آرمانها باید رنج کشید و ایستادگی کرد. به طور کلی، این اشعار نوعی انتقاد اجتماعی و دعوت به هوشیاری و اقدام در برابر ظلم و ستم هستند.
هوش مصنوعی: عارف قزوینی در دیوانش اشاره کرده است که شعر "دل هوس سبزه و صحرا ندارد" در زمانی سروده شده که محمدعلیشاه، شاه برکنار شده، تحت تأثیر تحریکات روسها به منطقه گموشتپه وارد شده بود.
هوش مصنوعی: دل دیگر تمایلی به سبزه و دشت ندارد و هیچ اشتیاقی به گردش و تماشای زیباییها ندارد.
هوش مصنوعی: دل دیگر نمیخواهد با ما باشد و تاب و تحمل ندارد. این دل، اگر بخواهد تبدیل به خون شود، هیچ استقامت و شکیبایی در خود ندارد.
هوش مصنوعی: ای دل غافل، تو در واقع نقش و تصویر هستی که ارزشی ندارد. به یاد داشته باش که باید خود را متحول کنی و پاکسازی نمایی.
هوش مصنوعی: ما دل دیوانهای داریم که از خودمان بیخبر است و از هیچکس نمیترسد. هیچ ترسی از جان و خدا نداریم.
هوش مصنوعی: در طول زندگی، شاهد ظلمها و ناملایمات زیادی از جانب سرنوشت و تقدیر بودهایم، اما هیچ سختی و فشاری به اندازهی دزدی که با بیرحمی از کاروان ما سرقت کرده باشد، ندیدهایم.
هوش مصنوعی: در این جمع، تنها گرگ را به جای شبان مشاهده کردیم و در میان گلها، جز زحمات باغبان چیز دیگری ندیدیم.
هوش مصنوعی: در کوی محبوب فقط نگهبانان و محافظان را دیدیم و هیچ کس دیگری نبود.
هوش مصنوعی: عشق به وطن در دل افرادی که ذات خوبی ندارند وجود ندارد و هیچ خانهای از آسیب و آزار همسایه بد در امان نیست.
هوش مصنوعی: از دام و تلههایی که دیگران برایت میگذارند دوری کن، زیرا آنچه به ظاهر خوب میرسد، ممکن است در باطن خطرهایی داشته باشد و انسان نمیتواند از همسایگی با افراد بد در امان باشد.
هوش مصنوعی: ای دل بیخبر، تو که خود را به نادانی زدی، چطور شد که عاشق دیوانهوار بودی و به خاطر عشق خود کارهای عجیبی انجام دادی؟
هوش مصنوعی: زیباییهای زندگی با وجود سختیها و ظلمهایی که به انسان میشود، همیشه قابل ستایش و تقدیر هستند. اما در عین حال، درد و رنجهای ناشی از ظلمهایی که به انسانها وارد میشود، نمیتواند نادیده گرفته شود. این موضوع نشاندهنده تضادی است که در زندگی وجود دارد؛ از یک سو زیباییها و از سوی دیگر ناملایمات و ظلمها.
هوش مصنوعی: ما یوسف مشروطه را با چه مشکلاتی از صحنه کنار زدیم، و افسوس که مانند گرگ او را پارهپاره کردیم.
هوش مصنوعی: یعقوب پیراهنی را دیده است که هیچ یک از برادران او نمیتواند از آن فاصله بگیرد و دور شود. این جمله نشان میدهد که پیراهن به اندازهای خاص و منحصر به فرد است که همه به آن جذب شدهاند و نمیتوانند از آن چشم بردارند.
هوش مصنوعی: این عبارت به ما میگوید که کسی در آغاز کارش به نظر میرسد که کمتجربه و ناتوان است، اما با گذشت زمان و کسب تجربه، تواناییهایش نمایان میشود و در کارش پیشرفت میکند. در واقع، تغییر و رشد او با گذشت زمان به وضوح مشاهده میشود.
هوش مصنوعی: چندین سال است که به خاطر سیاستهای بیگانگان در خواب و آرامش هستیم، تا کی باید به خاطر دشمنان خود رنج ببریم؟
هوش مصنوعی: آستینها را بالا بزنید، زیرا در این دنیا تنها مرگ است که برای انسان آرزوهای دیگری نمیماند.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که اگر در زندگی دچار مشکلات و چالشهایی شوی، نباید ناامید شوی و باید ادامه دهی. از سختیها به عنوان فرصتی برای رشد و یادگیری استفاده کن و به جلو حرکت کن.
هوش مصنوعی: ای مردم، اگر به ایران محبت و احترام دارید، پس چرا در این مرحله آرام و بیکار نشستهاید؟
هوش مصنوعی: آیا منتظر روزی بدتر از این هستید؟ دیگر صبر از این بیشتر جایی ندارد.
هوش مصنوعی: این بیت به نوعی به بیان اهمیت عشق و محبت میپردازد، به طوری که اشاره میکند این حس به دلها جان و زندگی میبخشد و وجود انسان را غنیتر میکند. عشق همچون نوری است که در تاریکیها راه را نشان میدهد و در زندگی انسان ها نقش حیاتی ایفا میکند.
هوش مصنوعی: اگر زحمتی نکشی، هرگز به ثروت و توانگری نخواهی رسید. این مسیر عشق است، پس ای دل، ناامید نشو و از آن برنگرد.
هوش مصنوعی: شمعی که در حال سوختن است، برای اینکه نور و گرما بدهد، نگران نیست که خود را از دست میدهد. عارف بیدل نیز با وجود اینکه آسیب میبیند، به فکر عواقب کارهایش نیست.
هوش مصنوعی: این بیت به این معنی است که اگر درد و رنجی در زندگی وجود دارد، باید به آنها توجه کرد و به نوعی آنها را پذیرفت. این رویکرد میتواند به ما کمک کند تا بهتر با چالشها و مشکلات روزمره کنار بیاییم و در عین حال از تجربیات مثبت زندگی لذت ببریم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههای دیگر
تا به حال ۴ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.