جان برخی آذربایجان باد
این مهدِ زردشت، مهدامان باد
(مهدامان باد)
هر ناکست کو عضو فلج گفت
عضوش فلج گو، لالش زبان باد
(لالش زبان باد)
کلید ایران تو، شهید ایران تو، امید ایران تو
درود بر روانت از روان پاکان باد، از نیاکان باد
ای ای ای، فدای خاکت جان جهان باد
صبا ز من بگو به اهل تبریز
که ای همه چو شیر شرزه خونریز
ز تُرک و از زبانِ تُرک بپرهیز
زبان فرامُش نکنید
خموش آتش نکنید
بگفت زردشت کز آب
خموش آتش نکنید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهای دیگر
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.