چون چنگ خودم به عمری ار بنوازی
هم در ساعت پردهٔ خواری سازی
آن را که چو زیر کرد گویا غم تو
چون زیر گسستهاش برون اندازی
برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.
چون چنگ خودم به عمری ار بنوازی
هم در ساعت پردهٔ خواری سازی
آن را که چو زیر کرد گویا غم تو
چون زیر گسستهاش برون اندازی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
چون بلبل داریم برای رازی
چون گل که نبوییم برون اندازی
شمعم که چو برفروزیم بگدازی
چنگم که ز بهر زدنم بنوازی
هر سال بهکار ملک بیدار تری
چون گوی زنی شها و چوگان بازی
هر روز سخی تری و دیندارتری
چوگان ز خمیده قد ایشان سازی
چون بلبل داریم برای بازی
چون گل که ببوییم برون اندازی
شمعم که چو برفروزیم بگدازی
چنگم که ز بهر زدنم میسازی
گر هر چه ترا هست همه دربازی
ور هستی خود جدا کنی انبازی
باشد که ز خود باز رهی درتازی
در پرتو نور او پناهی سازی
چون اسب به میدان طرب میتازی
از طبع لطیف سحرها میسازی
فرزین و شه و پیاده فیل و رخ و اسب
خوب و سره و طرفه و خوش میبازی
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.