گنجور

 
انوری

با دلبرم از زبان باد سحری

گل گفت نیایی به چمن درنگری

گفت آیم اگر تو جامه بر خود ندری

چون رنگ آری به خنده بیرون نبری

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode