گنجور

 
انوری

ای دل تو بسی که از غمش خون خوردی

چندین مخروش و باش تا چون کردی

آری شب عشق دیر بازست و سیاه

لیکن تو سپید کار زود آوردی

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode