گنجور

 
 
 
اوحدالدین کرمانی

آخر نه به عالم آدمی زآن آمد

کاو همچو بهایم خورد و آشامد

نه کار تو آنگهی به خیر انجامد

کز لطف تو دل شکسته ای آرامد؟

مولانا

صد بار ز سر برفت عقلم و آمد

تا کی ز می شیفتگان آشامد

از کار بماندم وز بیکاری نیز

تا عاقبت کار کجا انجامد

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه