انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۹ - در تهدید آفتاب سخا حمیدالدین دور از مجلس تو مرگ فجا نی شکر گفتهای و می نرسید شاعرم هم به مدح و هم به هجا ... خر یاد میکنم لیکن میدهی یا بگویمت که کجا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از دوری معشوق و غم مرگ سخن میگوید. او به یاد خر میافتد و از معشوقش میخواهد که آیا چیزی به او میدهد یا اینکه باید از کجا خبری بگیرد. به طور کلی، احساسات عاشقانه و همچنین حسرت و ناامیدی در این شعر به خوبی نمایان است.
هوش مصنوعی: خورشید generosity حمیدالدین، دور از جمع تو، مرگ ناگهانی است.
هوش مصنوعی: شما به زیبایی و شیرینی سخن میگویید و شاعر هم در تلاش است تا شما را ستایش کند و هم از عیوب شما سخن بگوید.
هوش مصنوعی: من به یاد تو هستم اما نمیدانم کجا باید بروم یا چه انتظاری از تو داشته باشم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
زاهد اندر میان خوف و رجا
عارف الحق طارفوق حجی
زاهد اندر میان خوف و رجا
عارف الحق طار فوق حجی
گر بدی آن صفا همیشه بجا
دل نماندی میان خوف و رجا
هرچه آمد بهدست از هرجا
همه شد خرج و هیچ نیست بجا
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.