به خدایی که از کمان قضا
تیر تقدیر را روان کردست
چشمهٔ آفتاب رخشان را
خازن نقد آسمان کردست
کز نحیفی و ناتوانی و ضعف
دورم از روی تو چنان کردست
که مرا دور بودن از رویت
هرچه گویم فزون از آن کردست
نتوان شرح داد آنکه مرا
غم هجر تو بر چه سان کردست
برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.
به خدایی که از کمان قضا
تیر تقدیر را روان کردست
چشمهٔ آفتاب رخشان را
خازن نقد آسمان کردست
کز نحیفی و ناتوانی و ضعف
دورم از روی تو چنان کردست
که مرا دور بودن از رویت
هرچه گویم فزون از آن کردست
نتوان شرح داد آنکه مرا
غم هجر تو بر چه سان کردست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به خداوندی اشاره میکند که سرنوشت را رقم زده و نور خورشید را به زیبایی در آسمان قرار داده است. او از کمبود قدرت و ناتوانی خود سخن میگوید و بیان میکند که دوری از محبوبش بر او چنان تاثیر گذاشته که هیچ کلامی نمیتواند حس عمیق غم و جداییاش را بیان کند. در واقع، غم هجران محبوبش به حدی عمیق و دردناک است که وصف آن غیرممکن به نظر میرسد.
هوش مصنوعی: به خدایی که سرنوشت را مانند تیر از کمان قضا پرتاب کرده است.
هوش مصنوعی: چشمهٔ درخشان خورشید به عنوان گنجینهای از نعمتهای آسمانی شناخته شده است.
هوش مصنوعی: به خاطر ضعف و ناتوانیام، دوری از چهرهات برایم اینگونه بوده است.
هوش مصنوعی: دور بودن از چهرهات باعث شده هر چه بگویم بیش از آنچه که هست، احساس کنم.
هوش مصنوعی: نمیتوان توضیح داد که چطور جدایی تو باعث شده تا من اینگونه دچار غم و اندوه شوم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.