گویند که در طوس گه شدت گرما
از خانه به بازار همی شد زنکی لال
بگذشت به دکان یکی پیر حصیری
بر دل بگذشتش که اگر نیست مرا مال
تا چون دگران نطع خرم بهر تنعم
آخر نبود کم ز حصیری به همه حال
بنشست و یکی کاغذکی چکسه برون کرد
حاصل شده از کدیه به جوجو نه به مثقال
گفتا ده ده ده گز حصصیری سره را چند
نه از لللخ و از ککنب وزنه نه نال
شاگرد حصیری چو اداء سخنش دید
گفتش برو ای قحبهٔ چونین به سخن زال
تدبیر نمد کن به نمد گر شو ازیراک
تا نرخ بپرسی تو به دی ماه رسد سال
جان من و آن وعدهٔ نطع تو همین است
از بس که زنی قرعه و گیری به ادا فال
هان بر طبق عرض نهم حاصل این ذکر
هین در ورق هجو کشم صورت این حال
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در داستانی از طوس، زنی لال به گرما میرود و از کنار دکان پیرمرد حصیری عبور میکند. او در دلش نگرانی دارد که آیا مثل دیگران میتواند زندگی خوبی داشته باشد یا نه. زن تصمیم میگیرد که از پیرمرد بخواهد مقدار حصیر مورد نیازش را بگوید، اما صحبت او با شاگرد دکان به تنش میانجامد. شاگرد به او توهین میکند و او را بیاحترامی میکند. در نهایت، زن با ناامیدی به فکر میافتد که چگونه در این شرایط سخت زندگی کند. داستان به نوعی به مسائل اجتماعی و اقتصادی اشاره دارد و نشاندهنده چالشهای انسانها در برابر مشکلات زندگی است.
هوش مصنوعی: در طوس، زمانی که گرما شدت میگرفت، زنی که لال بود، از خانه به سمت بازار میرفت.
هوش مصنوعی: روزی فردی به دکانی رفت و پیرمردی را دید که حصیر میبافد. او در دل خود احساس کرد که اگرچه چیزی در اختیار ندارد، اما در زندگی نیز چیزهای ارزشمندی وجود دارد که میتواند به آنها فکر کند.
هوش مصنوعی: تا زمانی که مانند دیگران، در ناز و نعمت زندگی نکنید، نهایتاً برای لذت بردن از زندگی، همواره چیزی کم نخواهید داشت.
هوش مصنوعی: نشسته بود و یک تکه کاغذی بیرون آورد که حاصل چیزی بود که از کارش به دست آمده بود، نه به مقدار کم، بلکه به اندازهای خوب و قابل توجه.
هوش مصنوعی: شخصی بیان میکند که در زمینهای خاص، چیزهایی وجود دارد که باید به دقت به آنها توجه کرد، اما برخی از این موضوعات ممکن است به دلیل عجله یا عدم توجه، نادیده گرفته شوند. اشاره به تأثیرات و وزنهای مختلف در تصمیمگیریها و انتخابها نیز وجود دارد. در نهایت، هشدار میدهد که باید جوانب مختلف را در نظر گرفت تا به نتایج بهتری رسید.
هوش مصنوعی: شاگرد حصیری وقتی سخنان او را شنید، به او گفت: برو ای زن بد، اینگونه صحبت نکن.
هوش مصنوعی: اگر به فکر تدبیر و برنامهریزی باشی، زمانی که در دیماه سال به سر میبری، میتوانی به راحتی از کسی سوال کنی که قیمتها چگونه هستند.
هوش مصنوعی: جان من و آن وعدهٔ نطع تو همین است از بس که زنی قرعه و گیری به ادا فال زندگی من و آن وعدهای که تو دادهای، به خاطر این است که تو قرعه میزنی و به رفتار تو مینگرم.
هوش مصنوعی: با توجه به قسمت نهم، نتیجه این ذکر را بررسی کن. بیا و در متن هجو، تصوری از این وضعیت را بکش.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
از عمر نماندهست برِ من مگر آمُرغ
در کیسه نماندهست برِ من مگر آخال
تا پیر نشد مرد نداند خطر عمر
تا مانده نشد مرغ نداند خطر بال
ای گمشده و خیره و سرگشته کسایی
[...]
عشق نو و یار نوو نوروز و سر سال
فرخنده کناد ایزد بر میر من این حال
روزیست که در سال نیابند چنین روز
سالیست که در عمر نیابند چنین سال
در روی من امروز بخندد لب امید
[...]
این باز سیه پیسه نگر بیپر و چنگال
کو هیچ نه آرام همی یابد و نه هال
بی آنکه ببینش تو خوش خوش برباید
گاهی زن و فرزند گهی جان و گهی مال
چون بر تو همی تیز کند چنگ پس او را
[...]
از پار مرا حال بسی خوشتر امسال
همواره بدینحال بماناد مرا حال
فرخنده تر امسال ز هر سال مرا عید
افزوده تر امسال ز هر سال مرا مال
من پار همین عید ز نادیدن سروی
[...]
فتح و ظفر و نصرت و پیروزی و اقبال
با عز خداوند قرین بودند امسال
مشهور شد از رایت او آیت مهدی
منسوخ شد از هیبت او فتنه دجال
شاهان سرافراز نهادند بدو روی
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۳ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.