گنجور

 
انوری

ای کریمی که از نوال کفت

کان و دریا همیشه ناله کنند

روزی خلق چون مقدر شد

به کف دست تو حواله کنند

عیش خوش بر دلم حرام شدست

بامنش باز می حلاله کنند

زر نابم ده ازپی کابینش

زانچه از شیشه در پیاله کنند

شادزی تا که دایگان فلک

در کنارت هزار ساله کنند