گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
انوری

سر آن دارم کامروز بر یار شوم

بر آن دلبر دردی‌کش عیار شوم

به خرابات و می و مصطبه ایمان آرم

وز مناجات شب و صومعه بیزار شوم

چون که شایسته سجاده و تسبیح نیم

باشد ای دوست که شایستهٔ زنار شوم

کار می‌دارد و معشوق و خرابات و قمار

کی بود کی که دگر بر سر انکار شوم

خورد بر عیش خوشم توبه فراوان زنهار

ببر می همی از توبه به زنهار شوم

تو اگر معتکف توبه همی باشی باش

من همی معتکف خانهٔ خمار شوم

رو تو و قامت موذن که مرا زین مستی

تا قیامت سر آن نیست که هشیار شوم