گنجور

 
انوری

کارم ز غمت به جان رسیدست

فریاد بر آسمان رسیدست

نتوان گلهٔ تو کرد اگرچه

از دل به سر زبان رسیدست

در عشق تو بر امید سودی

صد بار مرا زیان رسیدست

هرجا که رسم برابر من

اندوه تو در میان رسیدست

این آب ز فرق برگذشته است

وین کارد بر استخوان رسیدست

 
 
 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
غزل شمارهٔ ۲۲ به خوانش عندلیب
می‌خواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
فعال یا غیرفعال‌سازی قفل متن روی خوانش من بخوانم
قوامی رازی

کار تو به آسمان رسیدست

عشقت به همه جهان رسیدست

اسب تو به مرغزار رفتست

مرغ تو به آشیان رسیدست

تو فتنه آخرالزمانی

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه