زهی کارت از چرخ بالا گرفته
حدیثت ز چین تا به صنعا گرفته
رکاب ترا چرخ توسن بسوده
عنان ترا بخت والا گرفته
به نامت هنر فال فرخنده جسته
به یادت خرد جام صهبا گرفته
زهی نعل شبدیز و لعل کلاهت
ز تحتالثری تا ثریا گرفته
به هنگام جود و به گاه سخاوت
دل و همتت رسم دریا گرفته
ز لفظ خطیبان مدحت سرایت
همه عرصهٔ عالم آوا گرفته
به یک حمله در خدمت شاه عالم
همه ملک جمشید و دارا گرفته
به فر و به اقبال سلطان عالم
سر و افسر و ملک دنیا گرفته
زمان و زمین را بساط کلامت
چو خورشید بالا و پهنا گرفته
سر تیغت از خون او داج دشمن
ز شنگرف و سیماب سیما گرفته
گه از خون دل رنگ یاقوت داده
گه از رنگ خون رنگ مینا گرفته
تویی سرفرازی که هست آفرینت
ز اقصای چین تا به بطحا گرفته
من مدحخوان را شب و روز نکبت
در انواع تیمار تنها گرفته
ز آمیزش عالم و طبع عالم
دلم نفرت و طبع عنقا گرفته
شب محنت من ز امداد فکرت
درازی شبهای یلدا گرفته
مرا صنعت چرخ توسن شکسته
مرا صولت دهر رعنا گرفته
گهم نکبت چرخ اخضر گرفته
گهم حلقهٔ دام سودا گرفته
من از وحشت دل سوی حضرت تو
چو موسی ره طور سینا گرفته
ز خورشید رای تو و نور دستت
همه دهر نور تجلی گرفته
ز برهان جیب تو و معجزاتت
سواد زمین دست بیضا گرفته
من اندر شکایات امروز و امشب
در عشوهٔ شب ز فردا گرفته
سر دامن و آستین بلا را
چو وامق سر زلف عذرا گرفته
ز بس دهشتجان و دل دست کل را
رها کرده و پای اجزا گرفته
ز قرآن ربوده کمال فصاحت
وز انجیل خط معما گرفته
در خدمتت اختیاری نمانده
در حضرتت جمع غوغا گرفته
همیشه که نامست از حسن یوسف
جهانی حدیث زلیخا گرفته
بمان ای خداوند و مخدوم عالم
که هست از تو دین قدر والا گرفته
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به ستایش و توصیف سیاسی و معنوی یک شخص بزرگ و والا مقام پرداخته است. شاعر از تواناییها و ویژگیهای برجسته این فرد، همچون هنر، سخاوت و قدرت فرمانرواییاش صحبت میکند. او به عظمت و شکوه شخصیت مورد نظر اشاره میکند و از تاثیرات مثبت و خاصیتهای وی روی دنیا و انسانها سخن میگوید. شاعر همچنین به احساسات و مشکلات خود در زندگی اشاره میکند و از اینکه در سایه این شخصیت بزرگ، آرامش و امید یافته، مینویسد. بهطور کلی، این شعر هم حمد و ستایش از یک شخصیت والامقام و هم ابراز ناامیدی و مشکلات شاعر در جامعه را در بر دارد.
هوش مصنوعی: عجب کار بزرگی کردی، که از دورترین نقاط زمین، داستان تو را از چین تا صنعا نقل کردهاند.
هوش مصنوعی: به زین اسب تو مسیر را هموار کرده و بخت بلند تو را در اختیار دارد.
هوش مصنوعی: با نام تو، هنر و نشانهای خوشبختی به دست آمده و به یاد تو، عقل و هوش مانند جامی پر از نوشیدنی خوشمزه است.
هوش مصنوعی: چه نیکوست نعل شبدیز و لعل کلاهت که از زیر خاک تا آسمان بلندی گرفته شده است.
هوش مصنوعی: در زمان بخشندگی و مهربانی، دل و تلاشت را مانند دریا وسعت و عمق ببخش.
هوش مصنوعی: از سخنان سخنرانان، ستایش و تمجید همهجا در عالم پخش شده و به گوش همه رسیده است.
هوش مصنوعی: در یک حمله، به خدمت پادشاه بزرگ، همهی داراییها و املاک جمشید و دارا به چنگ آمده است.
هوش مصنوعی: به خاطر زیبایی و شانس، پادشاهی که بر جهان حکمرانی میکند، تاج و تخت و سلطنت را به دست آورده است.
هوش مصنوعی: زمان و زمین به واسطه سخن تو مانند خورشیدی در آسمان گسترده و روشن شدهاند.
هوش مصنوعی: تیغ تو به خاطر خون او به رنگ قرمز و نقرهای درخشان شده است.
هوش مصنوعی: گاهی از دل شاداب و سرشار از عشق، حالتی از زیبایی و درخشش مثل یاقوت پیدا میکند و گاهی هم از درد و رنج خود حالتی شبیه به رنگ خون میگیرد.
هوش مصنوعی: تو کسی هستی که شکوه و بزرگیات مورد ستایش قرار گرفته و شهرتت از دورترین نقاط چین تا سرزمین بطحا رسیده است.
هوش مصنوعی: من شعرای مدحگویی را در هر لحظه به خاطر سختیها و رنجهایی که دارم، تنها و بییاور میبینم.
هوش مصنوعی: از ترکیب دنیای مادی و روحی که درونم وجود دارد، در دلم کینه و احساس ناخوشایندی به وجود آمده است.
هوش مصنوعی: شبی را که در آن به خاطر فکر کردن به سختیها و مشکلاتم بیدار ماندهام، مانند شبهای یلدا طولانی و تاریک است.
هوش مصنوعی: من در چنگال مشکلات گرفتار آمدهام و سختیهای زندگی بر من سایه افکنده است.
هوش مصنوعی: زندگی گاهی با مشکلات و ناخوشیها همراه است و گاهی انسان در دام افکار و خواستههای شدید گرفتار میشود.
هوش مصنوعی: من از ترس و اضطراب دل به سوی تو میآیم، مانند موسی که راه را در کوه طور سینا پیدا کرد.
هوش مصنوعی: نور فکر تو و روشنی دستانت باعث شده که تمام دنیا درخشش و روشنایی بگیرد.
هوش مصنوعی: از دلایل و نشانههای کارهای تو، زمین به روشنایی و فهم دست یافته است.
هوش مصنوعی: امروز و امشب در دل خود غم و شکایت دارم، ولی زیباییهای شب باعث شده تا از فردا امید داشته باشم.
هوش مصنوعی: در بیتی به تصویر کشیده شده است که شخصی به تنگنا و دشواریهایی گرفتار آمده، به گونهای که سر دامن و آستین مشکلات را به دقت و با جدیت در دست گرفته است. تحمل این بار احساساتی به او بستگی دارد و او مانند وامق، جانباخته در عشق عذرا، در این وضعیت قرار گرفته است. این احساس عمیق از عشق و تحمل ناکامی، وضعیت را به وضوح نشان میدهد.
هوش مصنوعی: به خاطر شدت ترس و وحشت، جان و دل از دست کل رها شده و اجزا را در دست گرفتهاند.
هوش مصنوعی: از قرآن زیباییهای سخنوری گرفته و از انجیل رمز و رازها را به دست آورده است.
هوش مصنوعی: در حضور تو دیگر انتخابی باقی نمانده و همه جا پر از هیاهو و شلوغی شده است.
هوش مصنوعی: هرگز از زیبایی یوسف سخن نمیافتد و در دنیا داستان زلیخا همواره حاضر است.
هوش مصنوعی: ای خداوند و پادشاه عالم، بمان که دین با ارزش و عالی از تو نشات گرفته است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
زهی! لشکرت کوه و صحرا گرفته
سپاه تو پستی و بالا گرفته
زبیم حسام چو آب تو آتش
وطن در دل سنگ خارا گرفته
عنان تو جاه مجره ربوده
[...]
زهی صیت عدلت همه جا گرفته
مقامت محل ثریا گرفته
زکلک سیه فرق زر چهره ی تو
جهان جمله لؤلوی لالا گرفته
نسیمت، جهان خوشتر از خلد کرده
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.