گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
 
 
مسعود سعد سلمان

باز این تن مستمند زندانی شد

رنج آمد و آن یار و تن آسانی شد

فرجام تو ای بخت پشیمانی شد

کی دانستم که تو چنین دانی شد

مولانا

دی بنده بر آن قمر جانی شد

یک نکته بگفت و بحث را بانی شد

میخواست که مدعاش ثابت گردد

ثابت نشد آن و مدعی فانی شد

شاه نعمت‌الله ولی

عالم همه پر ز نور سبحانی شد

در سطوت ذات او همه فانی شد

یاری که عنایت الهی دریافت

در هر دو جهان عالم ربانی شد

فرخی یزدی

روزی که شهید عشق قربانی شد

آغشته به خون مفخر ایرانی شد

در ماتم او عارف و عامی گفتند

ایام صفر محرم ثانی شد

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه