روزی سلطان ملکشاه سلجوقی به عزم دیدن هلال ماه رمضان بیرون میرود و ماه را پیش از دیگران میبیند و معزی که در این وقت حاضر بوده، این رباعی را میگوید:
ای ماه! چو ابروان یاری گویی
یا نی، چو کمان شهریاری گویی
نعلی زده از زرّ عیاری گویی
در گوش سپهر، گوشواری گویی
این رباعی را در جای دیگری به این شکل دیدهام.
🖰 با دو بار کلیک روی واژهها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها میتوانید آنها را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
🖐 شمارهگذاری ابیات | وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی) | 🔍 شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
🎜 معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است ...
📷 پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی، 📖 راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حاشیهها
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
افسانه چراغی نوشته:
روزی سلطان ملکشاه سلجوقی به عزم دیدن هلال ماه رمضان بیرون میرود و ماه را پیش از دیگران میبیند و معزی که در این وقت حاضر بوده، این رباعی را میگوید:
ای ماه! چو ابروان یاری گویی
یا نی، چو کمان شهریاری گویی
نعلی زده از زرّ عیاری گویی
در گوش سپهر، گوشواری گویی
این رباعی را در جای دیگری به این شکل دیدهام.
👆⚐