آنروی نه رویاست گل سرخ بهبارست
وان زلف نه زلف است شب غالیه بارست
آن جعد نه جعدست همه حلقه و بندست
وان چشم نه چشم است همه خواب و خمار است
شاید که من از دست بتم باده کنم نوش
زیرا که بتم نوش لب و بادهگسار است
مشکین خط او بر دل من فتنهفزای است
نوشین لب او بر لب من بوسه شمار است
روزی که نبینمش بهارم چو خزان است
چون باز بینمش خزانم چو بهار است
ای من رهی آن ماه که چه مست و چه هشیار
اندر بر عاشق ز در بوس و کنار است
اندر طلب وصلش بیصبر و قرارم
تاکی ز چنان روی مرا صبر و قرار است
دلسوز من است آن بت و جانسوز مخالف
شمشیر شه شیر دل شیر شکار است
سلطان بلند اختر ابوالفتح ملکشاه
شاهی که مبارزفکن و تیغگذار است
صد بار بهر دم زدنی در شب و در روز
سعد فلک و رحمت یزدانش نثارست
از هیبت او در دل بدخواه نهیب است
وز لشکر او بر سر بدخواه غبارست
نامی که نه از طاعت او جویی ننگ است
فخری که نه از خدمت او گویی عار است
او را به هنر چون جم و کاووس نخوانم
کاندر سپهش چون جم و کاووس هزار است
ای شاه کسی کز خط عهد تو برون شد
پنداشت که بر مرکب اقبال سوار است
اندیشه خطا کرد و کنون همچو اسیران
سرگشته و دل سوخته در کنج حصار است
هر کس که به فرمان تو رام است و مسخر
از دولت و اقبال تو کارش چو نگار است
وان کس که سر از حکم و رضای تو کشیده است
از بیم تو آسیمه سر و بیهده کار است
عزست ز نام تو چه دنیا و چه دین را
عز تو بماناد که بدخواه تو خوارست
ماه علمت پیشرو ماه فلک باد
زیراکه فلک را به مراد تو مدارست
تو ناصر دین بادی و یارت همه عالم
کایزد به همه وقت تورا ناصر و یارست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به زیباییهای معشوق و تأثیر آن بر شاعر پرداخته است. شاعر معشوق را با وصفهایی چون گل سرخ و زلف شب توصیف میکند و از حالت خواب و خمار چشمان او سخن میگوید. او به عشق و اشتیاق خود برای بادهای که از لب معشوق مینوشد اشاره میکند و حسرت روزهایی را ذکر میکند که معشوق را نمیبیند.
شاعر در ادامه به ستایش دولت و ویژگیهای شاه میپردازد و او را بزرگ و توانا معرفی میکند. او تأکید میکند که اطاعت از شاه و پیروی از دستورات او موجب سعادت و خوشبختی است. در نهایت، شاعر با ارادت به شاه، او را ناصری برای دین و حامی عالم میخواند و میخواهد که نام او برای همیشه در اذهان باقی بماند.
هوش مصنوعی: آنچه در این بیت بیان شده، به زیبایی و جذابیت های خاصی اشاره دارد. گل سرخ به عنوان نماد زیبایی توصیف شده و موهای معشوق نیز به شیوهای خاص و دلربا توصیف میشود. در واقع، شاعر به صورت غیرمستقیم به عمق زیبایی و لطافت در عشق و معشوق پرداخته و تفاوتهای زیبا را مورد توجه قرار داده است. این تشبیهات نشانهای از عشق و جذابیت عمیق در ارتباط با معشوق هستند.
هوش مصنوعی: آن موی پیچیده زیبایی، فقط به خاطر حالت و قفلهایش جذاب است و آن چشمان زیبا نیز در واقع نشاندهنده خواب و حالتی مغشوش هستند.
هوش مصنوعی: شاید من از دست معشوقم شراب بنوشم، چون او لبانی دارد که مانند شراب روحافزاست و مرا به نوشیدن وادار میکند.
هوش مصنوعی: خط زیبای او بر دلم ایجاد وسوسه و شور میکند و لبهای شیرین او بر لبهای من مانند بوسهای دلپذیر است.
هوش مصنوعی: روزهایی که او را نمیبینم، مثل فصل پاییز برایم میگذرد؛ اما وقتی دوباره او را میبینم، تمام دلتنگیام بهطرز شگفتانگیزی به خوشحالی و سرسبزی فصل بهار تبدیل میشود.
هوش مصنوعی: ای محبوب من، آن ماهی که عاشق را در هر حالت، چه مست باشد و چه هشیار، با بوسهها و محبتهایش نوازش میکند.
هوش مصنوعی: در جستجوی وصالش بیتاب و بیقراری هستم. نمیدانم تا کی میتوانم تحمل کنم که از آن چهره دور باشم.
هوش مصنوعی: آن معشوق ستمگر که باعث رنج و آزار من شده، در واقع به گونهای دلسوز من است. در مقابل، کسی که به چنگال شمشیر یک دلیر و شجاع گرفتار شده، مانند شیر در شکار است.
هوش مصنوعی: سلطان بزرگ و ستارهای درخشان به نام ابوالفتح ملکشاه، پادشاهی است که شجاعت و قدرت مبارزهاش زبانزد است.
هوش مصنوعی: هر لحظه از شب و روز، خوشبختی و رحمت خدا بر او نازل میشود.
هوش مصنوعی: از چهره او در دل دشمن ترسی وجود دارد و از نیروهای او بر دشمنان گرد و غباری نشسته است.
هوش مصنوعی: نامی که بدون اطاعت و پذیرش او به دست بیاید، ننگ است. و افتخاری که بدون خدمت به او به دست آید، مایه عار و شرمندگی است.
هوش مصنوعی: من او را به هنری که دارد، مشابه جم و کاووس نمیدانم؛ زیرا در سپاهش مانند آنها، هزاران ویژگی و خصوصیات وجود دارد.
هوش مصنوعی: ای پادشاه، کسی که از عهد و پیمان تو خارج شد، فکر کرد که بر روی مرکب خوشبختی سوار است.
هوش مصنوعی: فکر نادرست باعث شد که اکنون مانند افرادی سرگشته و دلسوخته در گوشهای از زندانی باشید.
هوش مصنوعی: هر کسی که به خواست تو مطیع و زیر فرمان است، زندگیاش چون هنر یک نقاشی زیبا به برکت و شانس تو شکل میگیرد.
هوش مصنوعی: هر کسی که از دستورات و خواستههای تو سرپیچی کند، به خاطر ترس از تو مضطرب و بیهوده به دنبال کارهای بیفایده است.
هوش مصنوعی: تو به خاطر نامت عزیز هستی و هیچ چیز، نه دنیا و نه دین، نمیتواند به این عزت تو کمکی کند. بلکه دشمنان تو خودشان خوار و ذلیل خواهند شد.
هوش مصنوعی: دانش و علم تو همچون ماهی در آسمان است و روشناییات بر تمامی دیگران میافزاید؛ چرا که آسمان و کائنات نیز به خواستهها و آرزوهای تو ترتیب اثر میدهند.
هوش مصنوعی: تو حامی دین هستی و همراهی تو شامل تمام جهان میشود؛ با هر زمانی، تو را پشتیبان و یاور خود میدانند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
می هست و درم هست و بت لاله رخان هست
غم نیست و گر هست نصیب دل اعداست
زو دوسترم هیچ کسی نیست و گرهست
آنم که همی گویم پازند قرانست
هر کو به جز از تو به جهانداری بنشست
بیدادگرست ای ملک و بیخرد و مست
دادار جهان ملک جهان وقف تو کردست
بر وقف خدا هیچکسی را نبود دست
طاهر ثقت الملک سپهر است و جهانست
نه راست نگفتم که نه اینست و نه آنست
نی نی نه سپهر است که خورشید سپهر است
نی نی نه جهانست که اقبال جهانست
آن چرخ محلست که با حلم زمینست
[...]
ایام نشاط است که عید است و بهار است
گیتی همه پربوی گل و رنگ و نگار است
در هر وطنی خرمی از موکب عیدست
در هر چمنی تازگی از باد بهارست
تا باد بهاری به سوی باغ گذر کرد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.