نگار من خط مشکین کشید بر نسرین
خطاکشید به نسرین بر آن خط مشکین
زبهر آنکه چو مشکین خطش پدید آید
اسیر آن خط مشکین شد این دل مسکین
رخش گل است و لبش لاله از لطافت و نور
خطش چو سنبل و زلفش بنفشه از خم و چین
زمانه خواست مگر کز بنفشه و سنبل
به گرد لاله و گرد گلش بود پرچین
کجا نهان شود از من رخ چو پروینش
کنم خروش و دلم گیرد آذر برزین
زمن بدیع نباشد خروش آذر دل
که رعد و برق بود چون نهان شود پروین
اگر من از دل غمگین همی زنم دم سرد
شگفت نیست دَمِ سرد از این دل غمگین
بت من از لب شیرین جواب تلخ دهد
جواب تلخ شگفت است از آن لب شیرین
به عشق و حسنکنون داستان و قصهٔ ما
سمر شدست چو اخبار خسرو و شیرین
وگرچه بر رخ شیرین و در دل خسرو
نه حسن بود چنان و نه عشق بود چنین
در آن غزال غزلگفتم و لطیف آمد
که عشق کرد غزلهای او مرا تلقین
اگر به گاه غزل شعر از او لطافت یافت
بهگاه مدح علو یافت از علاءالدین
بلند همت خاقان پادشا گوهر
ستوده تاج سلاطین جمال مشرق و چین
سپهر فتح ابوالفتح قبلهٔ اقبال
محمد آیت احماد و مایهٔ تمکین
شهی که از شرف نام فخر و کنیت او
کشید محمدت و فتح سر به علیین
زگاه دولت افراسیاب دودهٔ او
امیر و شاه و ملک بودهاند و خان و تَکین
بزرگواری چون خاتم است و گوهر او
نگین خاتم و فرهنگ او چو نقش نگین
مزین است خراسان ز فر او امروز
چنانکه بود مزین ز رای او غزنین
زبهر آنکه ز نور خجسته طلعت او
شدست روی زمین همچو آسمان برین
محل و پایهٔ او از زمین رسانیدست
بر آسمان برین پادشاه روی زمین
همان عمل کند اندر مصاف خنجر او
که ذوالفقار علی کرد در صف صفین
شود شکسته به عزمش مصافهای عظیم
شود گشاده به حزمش حصارهای حصین
به زخم تیر کند سفته یَشک پیل دمان
به زخم تیر کند پاره یال شیر عرین
ز نیست هست کند چو به بزم ورزد مهر
ز هست نیست کند چون به رزم توزد کین
اگر شکار به شاهین او کند دولت
کند ز سینهٔ سیمرغ طعمهٔ شاهین
وگر عطاش به میزان چرخ برسنجند
شکسته گردد میزان چرخ را شاهین
عجب زبارهٔ شبرنگ او که گر خواهد
به نیمشب ز فلسطین رود به قسطنطین
چو از نشیب رود بر فراز باشد ابر
چو از فراز رود در نشیب باشد هین
به حمله جان برد از جادوان چو گوید هان
به پویه بگذرد از آهوان چو گوید هین
به طور ماند چون با فسار باشد و جل
به طیر ماند چون با لگام باشد و زین
عجب ز هندی تیغش که چون برهنه شود
بود چو لولو پیروزه رنگ دُر آگین
ز بهر آنکه به شکل زبان تنین است
بود به عقل گزاینده چون دم تِنّین
روان خصم رباید و گرچه خصم بزرگ
بود به شوخی گرگ و به چارهٔ گرگین
چو لعل فام شود همچو ابر در نیسان
رخ حسود کند همچو برگ در تِشرین
ایا نجوم سخا با کف تو کرده قرار
و یا رسوم ادب با دل تو گشته قرین
مگر صدف بگشاید ز مِدحَتِ تو زبان
که دست ابر نهد در دهانش در ثمین
مگر سجود بر طین وقار و حلم تو را
که دست باد کند پرشکوفه دامن طین
اگر ز جود تو باشد سرشک ابر بهار
چهار فصل بود همچو ماه فروردین
ز بس معانی نیکو که در مدایح توست
همه زحسن صفات تو درخور تحسین
بدان نیاز نباشد مدیحگوی تو را
که در مدیح تو شعری دگر کند تضمین
ز حاجیان تو بر درگه تو خواهد بار
چو اعتصام بود بنده را به حبل متین
زساقیان تو در مجلس تو خواهد می
چو اشتیاق بود بنده را به ماء مَعین
خدای عرش مدام از فرشتگان دو رقیب
به نزد بنده نشاندست بر شمال و یمین
اگر ثنای تو گوید یکی زند احسنت
وگر دعای توگوید یکیکند آمین
همیشه تاکه زمهرست رحمت و انصاف
همیشه تاکه ز روح است راحت و تسکین
ضمانکنندهٔ مهر تو باد مهر منیر
مدددهندهٔ روح توباد روح امین
اگر قرار نگیرد همی سنین و شهور
قرار گیر تو تا حشر در شهور و سنین
به روز عید همایون و روزگار بهار
مغنیان بنشان و به خرمی بنشین
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به عشق و زیبایی معشوق میپردازد و توصیفاتی شاعرانه از دلباختگی و شگفتیهای عشق را ارائه میدهد. شاعر از خط مشکین معشوق و زیباییهای ظاهری او سخن میگوید و دلمشغولیهایش را در برابر رخسار او بیان میکند. او به تأثیراتی که عشق بر دل میگذارد اشاره میکند، و زندگی و قدرت پادشاهی را نیز به تصویر میکشد. در کل، این شعر ترکیبی از عاشقانهها و ستایش زیباییهاست که با زبانی زیبا و معانی عمیق، احساسات انسانی را منتقل میکند.
هوش مصنوعی: عزیز من خطی سیاه و زیبا بر روی گل نسرین کشید، که باعث شد نسرین در حالتی خاص، از آن خط سیاه تأثیر بپذیرد.
هوش مصنوعی: برای خاطر کسی که خطش همچون مشک زیبا و دلنشین است، این دل بیچاره به اسارت آن خط زیبای او در آمده است.
هوش مصنوعی: چهرهاش مانند گل و لبانش شبیه لالهاند، چنان لطیف و روشن است که خطش مانند سنبل و موهایش مثل بنفشهای با خم و چروک زیباست.
هوش مصنوعی: زمانه میخواست که از بنفشه و سنبل، دور و بر لاله و گلها، پرچینی بسازد.
هوش مصنوعی: هرگاه که چهرهی او را فریاد بزنم و از دیدن او ناتوان و دلم آتشین شود، دیگر کجا میتواند پنهان بماند؟
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که هیچکس نمیتواند صدای دل آتشین ما را خاموش کند، زیرا مانند رعد و برق در آسمان، وقتی ستاره پروین پنهان میشود، قدرت خود را از دست نمیدهد.
هوش مصنوعی: اگر من از دل غمگین و ناراحت شده، نفس سنگینی بکشم، جای تعجب نیست چون دلی غمگین باعث همین نفس سرد میشود.
هوش مصنوعی: محبوب من با زبان شیرینش پاسخی تلخ به من میدهد. این پاسخ تلخ از آن لب شیرین واقعاً عجیب است.
هوش مصنوعی: داستان عشق و زیبایی ما اکنون مانند داستان خسرو و شیرین به گفتگو و گفتنی تبدیل شده است.
هوش مصنوعی: هرچند که زیبایی در چهره شیرین و در دل خسرو وجود نداشت، اما نه جذابیتی به آن معنا بود و نه عشقی به این شکل.
هوش مصنوعی: در آن موقع که شعر عاشقانهای را سرودم، احساس کردم که عشق به من الهام میکند و اشعار او برایم یادآوری خوبی شدند.
هوش مصنوعی: اگر در زمان سرودن غزل، شعر او لطافت و نرمی دارد، در زمان مدح هم به بلندی و عظمت میرسد.
هوش مصنوعی: بلند همت پادشاه، ارزش و زیبایی تاج سلاطین را به رخ میکشد و نمایانگر زیباییهای شرق و چین است.
هوش مصنوعی: آسمان، پیروزی ابوالفتح و جهتگیری خوشبختی محمد است و نشانهای از رحمت و نیروی سرافرازی میباشد.
هوش مصنوعی: مردی بزرگ که از نام و افتخار محمد بهرهمند است و به مقام والایی رسیده، علی نام دارد.
هوش مصنوعی: از زمان حکومت افراسیاب، خانواده او همواره شاه و امیر و سردار بودهاند و مقام و منزلت بالایی در جامعه داشتهاند.
هوش مصنوعی: شخصیتی بزرگ و پرتعالیم مانند انگشتری با ارزش است که نگین آن، اندیشه و شخصیت او را نمایان میکند و فرهنگ او مانند نقش زیبای نگین، اثرگذار و جالب توجه است.
هوش مصنوعی: خراسان امروز به خاطر وجود او زینت یافته، مانند اینکه غزنین در گذشته به خاطر تدبیر و تصمیم او زینت داشت.
هوش مصنوعی: به خاطر وجود نورانی و خوشبختی چهرهاش، زمین مانند آسمان زیبایی یافته است.
هوش مصنوعی: مقام و جایگاه او به اندازهای بالا است که از زمین به آسمان میرسد و او پادشاهی است بر روی زمین.
هوش مصنوعی: شخصی باید در نبرد با دشمن همانند علی بن ابیطالب که با ذوالفقار در جنگ صفین جنگید، عمل کند.
هوش مصنوعی: با اراده و عزم راسخ خود، مصافهای بزرگ را پشت سر میگذارد و با تدبیر و احتیاط، دیوارهای محکم را به راحتی باز میکند.
هوش مصنوعی: وقتی تیر به زخم بدن فیل مینشیند، به اندازهای دردناک است که همانند زخم زدن بر یال شیر در نبرد است. این نشان میدهد که هر دو حیوان، فیل و شیر، در برابر زخم و آسیب آسیبپذیرند و درد ناشی از آن میتواند بسیار شدید باشد.
هوش مصنوعی: هرگاه کسی در مجالس و جشنها به عشق ورزی بپردازد، میتواند از حالت عدم به وجود و هستی برسد؛ و اگر در میدان جنگ و مبارزه با دشمن قرار گیرد، به سرعت از وجود به نیستی و نابودی میافتد.
هوش مصنوعی: اگر شکار به دست شاهین بیفتد، این نشان میدهد که خوشبختی و جادوگری سیمرغ به او رسیده است.
هوش مصنوعی: اگر بخشش و توانایی او را با معیارهای آسمان بسنجند، میزان آسمان نیز از شدت شگفتی شکسته خواهد شد.
هوش مصنوعی: عجب از شبرنگ او که اگر بخواهد، نیمهشب میتواند از فلسطین به قسطنطنیه برود.
هوش مصنوعی: وقتی که ابر از پایین به بالا میرود، در اوج خود قرار میگیرد و هنگامی که از اوج به سمت پایین میآید، در پایین قرار میگیرد. پس توجه کن.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که وقتی جان به سوی دشمنان میشتابد، چون صدایی بلند و هشداردهنده میشنود، به مسیر خود ادامه میدهد و از میان آهوان عبور میکند. این نشاندهندهی سرعت و قدرت حرکت اوست و اینکه در برابر خطرات و موانع توجه زیادی ندارد.
هوش مصنوعی: این بیت اشاره به این دارد که انسان باید در زندگی تحت کنترل و مدیریت باشد. مانند اسبی که با افسار و لگام هدایت میشود، انسان نیز باید با داشتن نظم و انضباط در زندگی خود پیش برود. در حقیقت، داشتن مرز و محدودیتها میتواند به فرد کمک کند تا راه خود را بهتر پیدا کند و از سرگردانی جلوگیری کند.
هوش مصنوعی: عجب است از تیغ هندی که وقتی برهنه میشود، مانند مروارید سفید و زیبا به نظر میرسد و درخشندگی سنگهای قیمتی را دارد.
هوش مصنوعی: به منظور آنکه در ظاهر شبیه زبان تنین است، عقل او به دقت و تیزهوشی مانند دم تنین عمل میکند.
هوش مصنوعی: اگرچه دشمن ممکن است قدرت و بزرگی داشته باشد، اما با ترفند و هوش میتوان او را فریب داد و به بازی گرفت.
هوش مصنوعی: زمانی که مانند لعل زرق و برق داشته باشی و به زیبایی شبیه ابرهای بهاری باشی، حسودان به تو نگاه میکنند و مانند برگهای پاییزی که از درخت میافتند، دچار حسرت میشوند.
هوش مصنوعی: آیا ستارگان درخشان با دست تو همراهی کردهاند، یا آداب و رسوم ادب با روح تو پیوند خوردهاند؟
هوش مصنوعی: آیا ممکن است صدفی به خاطر ستایش تو زبانش را باز کند، که در این صورت ابر دستش را در دهان آن صدف بگذارد و گوهرهای گرانبها را بیرون بیاورد؟
هوش مصنوعی: آیا جز اینکه سجده بر خاک و آرامش و صبر تو را به دست باد بپوشاند و دامن خاکی تو را پر از گل کند، چیز دیگری وجود دارد؟
هوش مصنوعی: اگر بخشش و کرامت تو باعث بارش باران بهاری باشد، در این صورت همه فصول سال همانند ماه فروردین پر از رونق و طراوت خواهند بود.
هوش مصنوعی: به خاطر زیباییهای زیادی که در مدح تو وجود دارد، همه این صفات نیکو شایسته تحسین هستند.
هوش مصنوعی: شما نیازی به ستایش دیگران ندارید، چون خودتان به اندازه کافی ارزشمند هستید و هر کسی میتواند دربارهی شما صحبت کند.
هوش مصنوعی: از حاجیان تو، کسی که به درگاه تو روی میآورد، در صورتی که به دلیلی محکم و استواری به تو متصل باشد، بار و خواستهاش برآورده خواهد شد.
هوش مصنوعی: در میخانهات، ساقیان شراب خواهند داد، زیرا اشتیاق من به آب زلال و زنده بسیار است.
هوش مصنوعی: خداوندی که بر عرش نشسته، همیشه دو فرشته را در کنار انسان قرار داده است؛ یکی در سمت چپ و دیگری در سمت راست.
هوش مصنوعی: اگر کسی تو را ستایش کند، میگوید "احسنت"، و اگر کسی برای تو دعا کند، میگوید "آمین".
هوش مصنوعی: رحمت و انصاف همیشه از منبعی زنده و روحانی سرچشمه میگیرد و این منابع هستند که آرامش و تسکین را به ارمغان میآورند.
هوش مصنوعی: مهر تو، ضامن بماند و عشق من، نوری برای راهت باشد. روح تو نیز، در پناه روحی اطمینانبخش قرار گیرد.
هوش مصنوعی: اگر روزها و سالها به ثبات نرسند، تو تلاش کن که در طول این روزها و سالها به آرامش و قرار برسی تا پایان دنیا.
هوش مصنوعی: در روز عید و زمان خوش بهار، خوشنواها را جمع کن و با شادی و خوشحالی جشن بگیر.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ترنج بیدار اندر شده به خواب گران
گل غنوده برانگیخته سر از بالین
هرآن که خاتم مدح تو کرد در انگشت
سر از دریچه زرین برون کند چو نگین
بخار دریا بر اورمزد و فروردین
همی فرو گسلد رشته های درّ ثمین
ز آب پاک دهان پر ستاره دارد ابر
ز باد پاک شکم پر ستاره دارد طین
بمشکرنگ لباس اندرون شدست هوا
[...]
همی کند به گل سرخ بر بنفشه کمین
همی ستاند سنبل ولایت نسرین
بنفشه و گل ونسرین و سنبل اندر باغ
به صلح باید بودن چو دوستان، نه بکین
میان ایشان جنگی بزرگ خواهد خاست
[...]
بشکل غالیه دانیست لاله ، یاقوتین
نشان غالیه اندر میان غالیه دان
بتی بمهر چو لیلی بچهر چون شیرین
بوصل او دل من شاد و عیش من شیرین
مثل زنند بشیرین لبش و لیکن هست
حدیث کردن شیرین او به از شیرین
اگر بچین بنگارند نقش چهره او
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.