باز آمد از شکار به پیروزی و ظفر
سلطان کامکار ملکشاه دادگر
صاحبقران عالم و دارندهٔ زمین
آموزگار دولت و فرماندهٔ بشر
هرگز چنو نبود و نباشد شهنشهی
گوهرفشان به همت و آلب ارسلان گهر
ای شاه چون نشاط کنی جستن شکار
از پیش تیغ تو نبود شیر را گذر
تیر تو را پذیره شوند آهوان دشت
نخجیر خویش را نکشد در بن کمر
باشد شمر بهصورت تیغ تو زان قبل
آهو همی نشاط کند بر لب شمر
چون باز تو گشاده کند پر و بال خویش
خورشید را نهیب بود باد را حذر
فردا به زیر سایهٔ طوبی بود چَرا
هر صید را که باز تو گیرد به زیر پر
شاها موافقتند قضا و قدر تورا
هم نایب قضائی و هم نایب قدر
رفتی سوی شکار به شادی و خرمی
باز آمدی به دولت و پیروزی و ظفر
هر کس که او شکار تو بیند همی عیان
از خسروان رفته نپرسد همی خبر
در روزگار دولت شاهان بتپرست
صد گور بود کشتهٔ بهرام خیره سر
در روزگار تو سه هزارست سمگور
میلی که برکشیدی اندر رباط و در
بهرام اگر به عصر تو باز آید ای ملک
حلقه کند به گوش و نهد پیش تو سپر
این است بادشاهی و ملک حقیقتی
دیگر همه فسانه و بیهوده و سمر
دولت تو را ندیم و اتابک تو را وزیر
آن مر تو را برادر و این مر تو را پدر
در پیس تو بدر جو اتابک نکوترست
وز نسل و گوهر تو چو داود به پسر
گویی هنر به نامهٔ ز نام تو حاصل است
بینام و نامهٔ تو نباشد یکی هنر
خواهد که جان خویش فرو شد به زر و سیم
هر خسروی که نام تو خواند ز سیم و زر
چون پیش آفرین تو خدمتکند قلم
سعدین سوی بنده معزی کند نظر
شاعر معزّی آمد و راوی شکر لبان
آرد یکی جواهر و آرد یکی شکر
تا بر سپهر شمس و قمر را بود شعاع
تا در نبی بود جمع الشمس و القمر
نام تو باد شاهی و تیغ تو باد فتح
بخت تو باد شادی و تاج تو باد فر
دولت به هر مقام تو را باد همنشین
و ایزد به هر شمار تو را باد راهبر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این اشعار درباره عظمت و قدرت سلطان ملکشاه، که به پیروزی و موفقیت در شکار بازگشته، سخن میگوید. شاعر او را به عنوان پادشاهی نمونه و بینظیر توصیف میکند که در دوران خود به موفقیتهای بزرگی دست یافته است. در ادامه، به قدرت تیر و توانایی او در شکار اشاره شده و به این نکته پرداخته میشود که بخت و مقدر به نفع اوست. شاعر همچنین با اشاره به گذشته، موفقیتهای ملکشاه را با دوران بهرام، پادشاه قدرتمند پیشین مقایسه میکند و در نهایت از او به عنوان پادشاهی حقیقی یاد میکند که در سایهاش خوشبختی و سعادت برقرار است.
هوش مصنوعی: سلطان پیروزمند و موفق ملکشاه دادگر پس از موفقیت در شکار، به خانه بازگشته است.
هوش مصنوعی: ای کسی که جهان را در دست داری و آموزگار قدرت و رهبری انسانها هستی.
هوش مصنوعی: هرگز در تاریخ کسی چون آلب ارسلان، شاهزادهای با ویژگیهای درخشان و تلاشهای بزرگ، وجود نداشته و نخواهد داشت.
هوش مصنوعی: ای پادشاه، وقتی که شوق و شادابی تو زیاد میشود، شیر از ترس شمشیر تو دیگر جرات نمیکند که به کناره بیاید.
هوش مصنوعی: تیر تو را در دشت، آهوان به راحتی خواهند پذیرفت و در حین فرار، نخواهند توانست خویش را در تنگنای کمر خود پنهان کنند.
هوش مصنوعی: شاید شمر مانند تیغی بر چهره تو باشد، اما همچنان آهو (نماد زیبایی و لطافت) از قبل هم از شادابی تو لبخند به لب دارد.
هوش مصنوعی: وقتی پر و بال خود را به آرامی باز کنی، مانند خورشیدی خواهی بود که به باد هشدار میدهد و او را از خود دور میکند.
هوش مصنوعی: فردا در دل سایهٔ درختان بهشتی خواهد بود، چرا که هر کسی که تو به دام میآوری، زیر سایهٔ محافظت تو قرار میگیرد.
هوش مصنوعی: ای شاه، پیشرفت و تحقق آرزوهایت به لطف قضا و قدر است؛ هم نیابت قضایی و هم نیابت سرنوشت به تو کمک میکند.
هوش مصنوعی: تو برای شکار به طبعی خوش و خوشحال رفتی، و حالا با موفقیت و پیروزی به خانه برمیگردی.
هوش مصنوعی: هر کسی که تو را به عنوان طعمه خودش ببیند، دیگر از پادشاهان نمیپرسد و خبری نمیگیرد.
هوش مصنوعی: در زمانی که حکمرانی شاهان بتپرست برقرار بود، بیش از صد نفر به دست بهرام خیره سر کشته شدند.
هوش مصنوعی: در زمانی که تو زندگی میکردی، سه هزار سم گور وجود دارد که تو آنها را در محل زندگیات به کار گرفتی یا بالا کشیدی.
هوش مصنوعی: اگر بهرام در زمان تو بازگردد، ای پادشاه، به نشانه احترام گوشوارهای به گوش خود خواهد کرد و سپر خود را به پیش تو خواهد گذاشت.
هوش مصنوعی: این مطلب بیان میکند که تنها فرمانروایی و جهان واقعی وجود دارد و همه چیزهای دیگر تنها داستانها و بیهودهگوییهایی هستند.
هوش مصنوعی: خوشبختی و موفقیت تو را همراهی میکند و مقام تو در جامعه بالا است. آن شخص برای تو همانند برادر است و این شخص دیگر در جایگاه پدری برای تو قرار دارد.
هوش مصنوعی: در پیش تو، فرمانروای بزرگتری به نام اتابک قرار دارد و نسل و ویژگیهای تو همچون داود در فرزندش بسیار ارزشمند و برجسته است.
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که هنر و استعداد به نام و شهرت تو وابسته است و بدون نام تو، هیچگونه هنری وجود ندارد.
هوش مصنوعی: هر پادشاهی که نام تو را بیاورد، آرزو دارد که جانش به طلا و نقره تبدیل شود.
هوش مصنوعی: وقتی که قلم سعدی در برابر خالق تو به خدمت میآید، به سمت بنده معزی توجه میکند.
هوش مصنوعی: یک شاعر با دلانگیزی وارد میشود و داستانی از شیرینی لبها را نقل میکند، که در آن به زیبایی و ارزشمندی دستافزودهای اشاره میشود؛ همانند جواهر و شکر که هر دو ارزشمند و دلپذیرند.
هوش مصنوعی: تا زمانی که نور خورشید و ماه در آسمان وجود دارد، وجود نبی نیز به مانند جمع شدن این دو نور در یک جاست.
هوش مصنوعی: نام تو مانند پادشاهی است و شمشیر تو نشانه پیروزی است. خوشبختی و شادی به تو تعلق دارد و تاجت نشانهی بزرگی و افتخار است.
هوش مصنوعی: امیدوارم در هر جایگاهی که قرار میگیری، همراهان نیکو و خوشسیرت در کنارت باشد و خداوند راهنمایی مناسب برای تو مقرر کند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
سروست و بت نگار من آن ماه جانور
ار سرو سنگ دل بود و بت حریر بر
باری ندانمت که چه خو داری ای پسر
تا نیستی مرا و ترا هیچ درد سر
همچون مه دو هفته برون آیی از وثاق
همچون مه گرفته درون آییم ز در
رغم مرا چو سرکه مکن چون بمن رسی
[...]
اخگر هم آتشست ولیکن نه چون چراغ
سوزن هم آهنست ولیکن نه چون تبر
کلکش چو مرغکیست دو دیده پر آب مشک
وز بهر خیر و شر زبانش دو شاخ وتر
آن سوسن سپید شکفته به باغ در
یک شاخ او ز سیم و دگر شاخ او ز زر
پیراهنیست گویی دیبا ز شوشتر
کز نیل ابره استش و از عاج آستر
تا بیشتر زند بدلم عشق نیشتر
باشد مرا بمهر بتان میل بیشتر
اندیشه یکی پسر اندر دلم فتاد
هرگز نیامده ببر من چنو پسر
تا عشق آن پسر بسرم بر نهاد رخ
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.