صنف هشتم که قماش است و کم براست: ای آنکه پری نیاید اندر نظرت
برگ دوم وزیر قماش: ای آنکه لب تو پرده غنچه درد
برگ سوم ده قماش: ای آنکه دو عارضت چراغ چمنند
برگ چهارم نه قماش: ای آنکه برت بتان ز خود کم لافند
برگ پنجم هشت قماش: ای خنده تو راز نهان ساخته فاش
برگ ششم هفت قماش: ای شاه بتان و رشک صد مهیاره
برگ هفتم شش قماش: ای از غم دهر همچو سرو آزاده
برگ هشتم پنج قماش: ای آنکه رخت چو گل برافروخته اند
برگ نهم چهار قماش: ای از دهن تنگ تو صد سر نهان
برگ دهم سه قماش: ای آنکه ز گل تازه تری در نظرم
برگ یازدهم دو قماش: ای کشته مرا بناله سینه خراش
برگ دوازدهم یک قماش: ای کز ستم تو اشک پاشند همه