گنجور

 
اهلی شیرازی

صنف چهارم که غلام و پیش برست: ای سرو سهی خاک رهت وقت خرام

برگ دوم وزیر غلام است: ای آنکه فلک شرم ز نام تو کند

برگ سیم ده غلام است: ای آنکه قیامت از قیامت باشد

برگ چهارم نه غلام است: ای آنکه چو من بسی اسیرند ترا

برگ پنجم هشت غلام است: ای کز تو دل شکسته ام یافته کام

برگ ششم هفت غلام است: ای آنکه بحسن شهره یی در ایام

برگ هفتم شش غلام است: ای آنکه غمت هزار دل شاد کند

برگ هشتم پنج غلام است: ای آنکه بتان را که چون سرو چمنند

برگ نهم چهار غلام است: ای آنکه بحسن و خوبیی ماه تمام

برگ دهم سه غلام است: ای خاک در تو برتر از عرش عظیم

برگ یازدهم دو غلام است: ای آنکه بود حسن دل افروز ترا

برگ دوازدهم یک غلام است: ای آنکه کمال دل‌ستانیست ترا