آدم که نتش سرای ویران باشد
تا در نگری خاک پریشان باشد
مد الفی که بر سر آدمی است
بر حرف وجودش خط بطلان باشد
|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات |
|
راهنمای نوار ابزار |
|
پیشخان کاربر |
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر |
|
اعلانهای کاربر |
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه) |
|
خروج از حساب کاربری گنجور |
|
لغزش به پایین صفحه |
|
لغزش به بالای صفحه |
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر |
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش |
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط |
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور |
|
کپی متن شعر جاری در گنجور |
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور |
|
نشان کردن شعر جاری |
|
ویرایش شعر جاری |
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری |
|
شعر یا بخش قبلی |
|
شعر یا بخش بعدی |
آدم که نتش سرای ویران باشد
تا در نگری خاک پریشان باشد
مد الفی که بر سر آدمی است
بر حرف وجودش خط بطلان باشد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این ابیات به وضعیت انسانی اشاره دارد که در زندگیاش ویرانی و پریشانی حاکم است. او میگوید اگر زندگی آدمی آشفته و ناامن باشد، نشانهای از ناکامی و بیارزشی وجودش به حساب میآید و این ناکامی به مانند خط بطلانی بر هویت او تأثیر میگذارد. در واقع، این ابیات به بیان تأثیر ناگواری که شرایط نامساعد بر روح و زندگی انسان میگذارد میپردازد.
هوش مصنوعی: انسانی که خود را در نابسامانی و بینظمی میبیند، نمیتواند به چیزهای دیگر بیندیشد، همچنان که اگر به اطرافش نگاه کند، فقط بینظمی و خرابکاری را میبیند.
هوش مصنوعی: مدت زمانی که بر سر آدمی وجود دارد، باید بر روی ویژگیهای واقعیاش تأثیر منفی بگذارد و اعتبار او را زیر سؤال ببرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا جان باشد عشق تو در جان باشد
در هستی آن قوت ارکان باشد
وانرا که بقای او بجانان باشد
او را بمدان که این بود آن باشد
آن شب که دلم نزد تو مهمان باشد
جانم همه در روضهٔ رضوان باشد
جانم بر توست لیک فرمان باشد
کامشب تن من نیزد بر جان باشد
چندانکه مجال وهم انسان باشد
بر بنده، سخن گذاری آسان باشد
با اینهمه، چون ببارگاه تو رسد
ران ملخ و خوان سلیمان باشد
در عالم عشق کفر ایمان باشد
آنجای گناه و توبه یکسان باشد
جایی که عبادت می و مستی دانند
آنجای نماز و روز عصیان باشد
پیوسته ترا حال پریشان باشد
خرج تو همه ز کیسۀ جان باشد
این مایۀ عمر صرف در چیزی کن
کآنگاه که این نباشدت آن باشد
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.