چندان بر آستان خرابات سر نهم
کآخر قدم بمنزل مقصود بر نهم
هرگز نکردم از صف مسجد ترقیی
کو راه دیر تا قدمی پیشتر نهم
یاد از در دل آمد و من بی خبر از و
شب تا بروز گوش بر آواز در نهم
هر نیم شب که پای نهادم بکوی دوست
هوشم امان نداد که پای دگر نهم
اهلی ز داغ عشق مرا طعنه گر زنی
این داغ غم ز دست توهم بر جگر نهم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.