گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
اهلی شیرازی

شبها چو سگان در طلبت در بدر افتم

چون روز شود سرنتهم بیخبر افتم

در پای تو گر سر فکند از تن من تیغ

برخیزم و در پای تو بار دگر افتم

مست از می شوق تو چنانم که بکویت

گر پانهم از غایت مستی بسر افتم

تا چند ببوی خوشت ای آهوی مشکین

در کوه و بیابان چو نسیم سحر افتم

پروانه وش ای شمع بتان در نظر تو

میسوزم ازین غم که مباد از نظر افتم

با شیر زدم پنجه بعشق تو و امروز

در پای سگان تو بخون جگر افتم

تا چند نشینم بدر صومعه اهلی

برخیزم و با مطرب و معشوقه در افتم