در صحبت کس جام فراغی نکشیدیم
چون لاله کجا بود که داغی نکشیدیم
هرگز نگذشتی به رهی ایمه شبگرد
کاندر رهت از آه چراغی نکشیدیم
بی روی تو منت ز گل لاله نبردیم
هرگز ز خسی گنده دماغی نکشیدیم
آن خار ضعیفیم که از وادی محنت
هرگز ز هوس رخت بباغی نکشیدیم
اهلی چه نشاط آورد آن باده که هرگز
بی زهر غمی هیچ ایاغی نکشیدیم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساسات عمیق عاشقانه و معنوی شاعر است. او با عشق به معشوق، آرزو دارد که در حضور او دیده خود را باز کند و به خاک بیفتد و از عشق او سجده کند. شاعر در شب تاریکی، انتظار حضور معشوق را دارد که مانند شمعی درخشنده وارد شود. او از ساقی میخواهد که جامی بیاورد و از او میخواهد که به خاطر تقوا و احترام به او، اجازه ندهد که به ناز و خودپسندی بپردازد. شاعر تشنگی خود را به عشق معشوق تشبیه میکند و بیان میکند که دیگر نیازی به صحبتهای اضافی نیست. او در جستجوی فرصت سجده و نیایش در برابر معشوق است و در نهایت میگوید که از عشق جز این چارهای ندارد.
هوش مصنوعی: ما در گفتگو با دیگران به راحتی خوشی و آرامش را تجربه نکردیم، چرا که مانند گل لاله، داغ و سوز و سختی را تحمل کردیم.
هوش مصنوعی: هرگز در مسیر شبزندهداری قدم نگذاشتی؛ زیرا در راه تو هیچگاه برای روشن کردن راهمان از دلتنگی آتشی برافراشته نشد.
هوش مصنوعی: ما هیچگاه از زیبایی تو غافل نشدیم و هرگز به خود اجازه ندادیم که از کسی که خود را بزرگتر از آنچه هست تصور میکند، توقعی داشته باشیم.
هوش مصنوعی: ما همیشه در سختیها و مشکلات زندگی قرار داشتهایم و هیچگاه به خاطر آرزوها و خواستههایمان از آن مسیر نرفتهایم.
هوش مصنوعی: بادهای که اهلی به زندگی میآورد، چقدر شاداب و دلانگیز است! چرا که ما هیچوقت بدون تلخی غم، چیزی نچشیدهایم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.