گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
اهلی شیرازی

خوش آنکه مست بروی تو دیده باز کنم

بخاک افتم و صد سجده نیاز کنم

شبی بخلوت تاریک من بود یارب

که همچو شمع درآیی و در فراز کنم

کرشمه یی کن و جامی بیار ای ساقی

مرا بطاعت و تقوی مهل که ناز کنم

تو آب خضری و من تشنه این کنایت بس

چه حاجتست که دیگر سخن دراز کنم

مجال سجده نمی یابم از نظاره تو

تو خود بگو که من مست چون نماز کنم

ز عشق نیست مرا چاره یی جز این اهلی

که ترک چاره کنم رو بچاره ساز کنم