از داغ می اگرچه در آتش چو لاله ام
باری چو لاله سوخته یک پیاله ام
من خود چه اختیار به می داشتی و جام
گر پیر ره پیاله نکردی حواله ام
پیری بسال نیست بمعنی بود یقین
پیرم من و مرید شراب دو ساله ام
شادم ز خوان وصل بسنگی که میخورم
یعنی سگ بتان نه ز بهر نواله ام
اهلی بگوش غیر فغانم کجا رسد
هم او که زخم زد شنود آه و ناله ام
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساسات عمیق عاشقانه و معنوی شاعر است. او با عشق به معشوق، آرزو دارد که در حضور او دیده خود را باز کند و به خاک بیفتد و از عشق او سجده کند. شاعر در شب تاریکی، انتظار حضور معشوق را دارد که مانند شمعی درخشنده وارد شود. او از ساقی میخواهد که جامی بیاورد و از او میخواهد که به خاطر تقوا و احترام به او، اجازه ندهد که به ناز و خودپسندی بپردازد. شاعر تشنگی خود را به عشق معشوق تشبیه میکند و بیان میکند که دیگر نیازی به صحبتهای اضافی نیست. او در جستجوی فرصت سجده و نیایش در برابر معشوق است و در نهایت میگوید که از عشق جز این چارهای ندارد.
هوش مصنوعی: اگرچه درد و رنج مرا مانند لالهای در آتش سوزانده، اما من همچنان مانند لاله سوختهام که در دل خود تنها یک پیاله از احساسات دارم.
هوش مصنوعی: من چه اختیاری در نوشیدن شراب داشتم، اگر آن پیر راهنما پیالهای به من نمیداد و مرا به سمت می نبرد.
هوش مصنوعی: سن و سال دلیل پیری نیست؛ بیتردید من پیر شدهام و مرید شرابی هستم که دو ساله است.
هوش مصنوعی: من از خوان وصل خوشحالم و سنگی که میخورم نشاندهنده این است که من مانند سگی برای معشوقان هستم و این کار را نه به خاطر لقمهای، بلکه به دلیل عشق و وابستگیام انجام میدهم.
هوش مصنوعی: صدای ناله و فریاد من به گوش دیگران نمیرسد. تنها کسی که باعث درد و رنجم شده، صدای آه و نالهام را میشنود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
نالم همی و سود نبینم ز نالهام
فریاد من نمیرسد این اشک ژالهام
با آنکه نیست هیچ به فردا امید من
باشد ذخیره محنت پنجاهسالهام
یک لقمه بیجگر ندهد ور دهد فلک
[...]
در عین وصل داغ جدایی چو لاله ام
خالی و پر ز ماه چو آغوش هاله ام
شد تشنه تر ز باده روشن پیاله ام
خالی و پر ز ماه چو آغوش هاله ام
مجنون من به گوش فلک حلقه می کشید
[...]
لب تر نکرده از می هستی پیاله ام
داغ تو کرده گل به گریبان چو لاله ام
تا چون جرس زبان فغانم گشوده اند
دل گشته است یک گره از تار ناله ام
ساقی زیک پیاله خرابم بهار کو
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.