من از محرومی خود یا زرشک محرمان سوزم
ز غمهای تو میرم یا ز طعن بی غمان سوزم
ز بس داغ دل خود و سوز درون همنشینانم
نسوزم بهر خود چندانکه بهر همدمان سوزم
زکات حسنت ای یوسف نگاهی سوی من میکن
مهل کز حسرت وصل تو چون بیدر همان سوزم
چرا حور و پری خود را مقابل با تو میسازند
چه نا انصافیست این، وه کزین نامحرمان سوزم
ز مغز استخوان اهلی چو شمعم مرهم داغ است
وزین مرهم بداغ حسرت بیمرهمان سوزم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به بیان احساسات عمیق و رازآلود خود میپردازد. او اشاره میکند که دل او و دل محبوبش با یکدیگر آگاهاند و نیازی به گفتوگو نیست. شاعر از عیوب خود نمیهراسد و به نوعی به این میبالد که هر چه کرده، بخشی از وجود اوست. او همچنین به این نکته میپردازد که برای محبوبش از دنیا گذشته و قید وطن را رها کرده است. در نهایت، شاعر از وفاداری و عهدی که با محبوبش دارد سخن میگوید و به او توصیه میکند که به عهد و وفا پایبند بماند، هرچند که در گذشته ممکن است آن عهد شکسته شده باشد.
هوش مصنوعی: من به خاطر بیپناهی خود یا دردهایی که در دل دارم، از غصههای تو سوختهام، یا به خاطر نقدهای بیرحمانه دیگران دچار رنج و سوزش هستم.
هوش مصنوعی: به خاطر درد و رنجی که در دل دارم و همچنین آتش درونم، تا حدی که برای دیگران میسوزم، برای خودم نمیسوزم.
هوش مصنوعی: ای یوسف، زیباییات را به من نگاهی بیفکن. مهلت بده که من از حسرت وصال تو مانند چنان بید، در سوز و گدازم.
هوش مصنوعی: چرا معصومیت و زیبایی را به من نسبت میدهند در حالی که تو در کنار من نیستی؟ این چه بیعدالتی است! من از عشق نامحرمان میسوزم.
هوش مصنوعی: من همچون شمعی هستم که از وجود خود نمیسوزد، بلکه از درد و ناراحتیهای عمیق خود میسازم. این التیام و مرهمی که من بر داغهای خود میزنم، سبب میشود که حسرتهای دیگران بیشتر و بیشتر بر جانم بسوزد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.