درعشق گنهکارم اگر خاک نگردم
تا خاک نگردم ز گنه پاک نگردم
عمرم بتماشای تو بگذشت و هنوزت
یکبار نبینم که جگر چاک نگردم
بی لعل تو گر باده خورم زهر از آن به
زان باده چه حاصل که فرحناک نگردم
در کوی تو سرکشته ببوی توام ایگل
از باد هوا چون خس و خاشاک نگردم
آندم که کنی عزم شکار ایشه خوبان
درپای سمند تو چرا خاک نگردم
ازپا ننشینم من سرگشته چو آهو
تا کشته آن حلقه فتراک نگردم
من عاشقم و کار من افغان ز غم عشق
بیهوده درین گنبد افلاک نگردم
گر من ز سر خود کنم اندیشه چو اهلی
هرگز به سر کوی تو بی با نگردم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.