سرم بریدی و مهر تو در دل است هنوز
نهال عشق مرا پای در گل است هنوز
اگرچه من همه عمر ار تو صبر ورزیدم
به جان دوست که صبر از تو مشکل است هنوز
ز برگریز فنا هرکه میکند عشوه
ز برق غیرت عشق تو غافل است هنوز
درخت بخت مرا میوه کی بود شیرین
که هر ثمر که دهد زهر قاتل است هنوز
به بوی منزل یار از دو کون بگذشتم
هزار فرسخ به منزل است هنوز
اگرچه لاف ز دیوانگی زند اهلی
نمیرسد پری زانکه عاقل است هنوز
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
اگرچه مردنم از رشک دشمن آسان شد
ولی جداییم از دوست مشکل است هنوز
ببست و کشت به سد خواریم فکندو ببست
مرا امید ترحم ز قاتل است هنوز
مرا براه طلب بار در گل است هنوز
که دل به قافله و رخت و منزل است هنوز
کجا ست برق نگاهی که خانمان سوزد
مرا با معامله با کشت و حاصل است هنوز
یکی سفینهٔ این خام را به طوفان ده
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.