هرچند که چون شمع مرا سوختهای باز
شادم که چراغ دلم افروختهای باز
بگشا به من از روی کرم گوشه چشمی
کز هردو جهان چشم مرا دوختهای باز
خندی به رخ مردم و سوزی دل عاشق
این شیوه شیرین ز که آموختهای باز
یارب تو چه شمعی که به تاثیر نگاهی
در سینه دل ریش مرا سوختهای باز
بس دانه فشانی که کند چشم تو اهلی
کز تخم غمش خرمنی اندوختهای باز
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.