اجل درآمد و بخت از درم نمیآید
ز پا فتادم و کس بر سرم نمیآید
مگر به خواب ببینم خیال او ورنی
به هیچ شکل در برم نمیآید
گر آفتاب شود در کنار من طالع
ز ضعف طالع خود در برم نمیآید
چو لاله به که زنم جام عیش به سنگ
که بوی عشرت ازین ساغرم نمیآید
حکایت از الف قد یار کن اهلی
که هیچ حرف ازین خوشترم نمیآید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: غزل بیانگر احساسات عمیق عشق و زیبایی است. شاعر از شادی و غمهایی که در پی وصال محبوب به وجود میآید سخن میگوید. او با استفاده از تشبیهات زیبا، طولانی بودن زبان و دلنگرانیهای خود در عشق را شرح میدهد. عشق اگرچه ابتدا از مجاز و خیال آغاز میشود، ولی حقیقت را در خود دارد. عشق او به محبوب، به اندازهای عمیق است که حتی رقیب هم تحت تأثیر آن قرار میگیرد. در نهایت، شاعر با عشق و ناز محبوب، احساس شادی و خوشحالی را در خود حس میکند.
هوش مصنوعی: مرگ نزدیک است و شانس و فرصت به سراغم نمیآید. از پا افتادم و هیچکس برای کمک به من نمیآید.
هوش مصنوعی: تنها در خواب میتوانم خیال او را ببینم و در واقعیت هیچ راهی برای دیدن او ندارم.
هوش مصنوعی: اگر آفتاب در کنار من باشد، اما به خاطر ضعف خودم نمیتوانم از نور و گرمای آن بهرهمند شوم.
هوش مصنوعی: میگوید: مانند لاله به خودم میرسیم، اما اگر به جام شادیام بزنم، احساس نمیکنم که بوی خوشی از این نوشیدنی به مشام میرسد.
هوش مصنوعی: داستانی بگو از عشق و محبت، زیرا هیچ چیزی برایم دلپذیرتر از این نیست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.