صید یوسف صورتان دل از ره معنی کند
گرگ بیمعنی چه سگ باشد که این دعوی کند
آنچه بیند دیده مجنون نبیند چشم غیر
گرچه چشم ظالمی نظاره لیلی کند
فیض جانبخشی به فضل و نکته دانی کی بود؟
کی فسون سحر کار معجز عیسی کند
با چنین شکل و شمایل گر در آید از درم
دوزخ بیت الحزن را جنت اعلی کند
دم مزن اهلی که عشق آیین خاموشان بود
نیست عاشق آنکه او از دوست واویلا کند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
همچو احمد سیر در قوسین و اوادنی کند
کنج زندان را «فسبحان الذی اسری» کند
قامت موزون او سروی زباغ «فاستقم»
تا ابد نشو و نما در سایه اش طوبی کند
هرکجا او را، مکان آنجاست رشک لامکان
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.