به پیری چو نوجوانان تا کِیَم دل مست مِی باشد؟
جوانی تا به پیری پیری آخر تا به کی باشد؟
سخن با کس نمیگویم نفس از من نمیخیزد
مگر در مجلس جمعی که آنجا ذکر وی باشد
ز فرمان دل مجنون پریشانند اهل دل
پریشانی کشد آن حی که مجنون میر حی باشد
چو قولت نشنوم ناصح نصیحت هر نفس تا کی
بهل تا یک نفس گوشم به قول چنگ و نی باشد
ز داغ لالهرخساران به مردن دل بنه اهلی
که جز مردن دل ما را دوای درد کی باشد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
یکی آلودهای باشد، که شهری را ببالاید
چو از گاوان یکی باشد، که گاوان را کند ریخن
نیام تیغ عالمگیر مستی موج می باشد
خدنگ دلنشین نغمه را قندیل نی باشد
به دل غیر از خیال جلوهات نقشی نمییابم
به جز حیرتکسی در خانهٔ آیینه کی باشد
ز باغ عافیت رنگ امیدی نیست عاشق را
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.