اگر تو وصل نبخشی چه چاره سوخته را
به آفتاب چه نسبت ستاره سوخته را
بیا و لاله صفت چاک ساز سینه من
برون فکن جگر پاره پاره سوخته را
ز دوزخش چه غم آن دل که سوخت داغ تواش
کسی نسوخت در آتش دوباره سوخته را
نظاره تو جگر شوزدم مرو از چشم
دگر مسوز به حسرت نظاره سوخته را
بسوخت اهلی و شوق لب تو برد به خاک
نکرد مرهم لعل تو چاره سوخته را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.