آب حیات اگر بسر کوی او رود
شاید که در زمین ز خجالت فرو رود
گر آرزوی حلقه فتراک او کنیم
بسیار سر که در سر این آرزو رود
گر بحث بر سرست به پیش سگان فکن
من کیستم که بر سر من گفتگو رود
هرگز مرید پیر مغان زرد رو نشد
هرجا رود بهمت او سرخ رو رود
دارم هزار نکته شیرین ولی مپرس
وقت سخن گهی است که می در سبو رود
اهلی همیشه دانه خالی چو مور جست
ترسم که زیر خاک درین جستجو رود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.