گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
اهلی شیرازی

چو گلت شکفت از می عرق از کناره سرزد

ز مهت شفق برآمد ز شفق ستاره سرزد

بتفرج از سرکو چو برآمدی خرامان

مه نو ببام گردون ز پی نظاره سرزد

بنما چو ماه عیدم ز کنار بام ابرو

که کم از کنار بامی چو تو ماه پاره سرزد

ز سرشک چشم مجنون گل حسرت و ندامت

نه ز گل دمید تنها که ز سنگ خاره سرزد

بزمین فرو ز خجلت رود آفتاب گردون

مگر از کنار میدان مه من سواره سر زد

بکنایه گفت مستی که یکیست با تو اهلی

سخن حقیقت آخر ز شراب خواره سرزد