بلبل زسوز زار من آهنگ برگرفت
گل هم زخون دیده من رنگ برگرفت
خوش آنکه یار زهره جبین گشت ساقیم
آخر نهاد جام می و چنگ برگرفت
من ناتوانم از ره من کعبه مراد
رنج ره و مشقت فرسنگ برگرفت
آشفته ساخت چو سگ دیوانه ام رقیب
کز هر طرف که دید مرا سنگ برگرفت
جان بلاکش از تن اهلی چو رخت بست
صد گونه محنتش ز دل تنگ برگرفت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.