گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
اهلی شیرازی

گر زخم عشق بر دل مردم جراحت است

مارا ز زخم تیر بتان چشم راحت است

گل راست حسن و بسته دهان مرا نمک

حسن نکو بسی است سخن در ملاحت است

زنگ از دلم ببرد جمالش که از صفا

چون حسن صادقان همه حسن و صباحت است

ما درد پروریم و نیاز آر آرزو

مره م نمی خرد دل ما تا جراحت است

اهلی حکایت غم دل شرح می دهد

او را ز گفتگو نه هوای فصاحت است

 
 
 
پرسش‌های پرتکرار
حکیم نزاری

ما را به روی دوست همه رنج راحت است

مرهم ز دست غیر نه مرهم جراحت است

حسن جمال و روی نکوخوش بود ولیک

آن جاست ذوق عشق که صاحب ملاحت است

می در فراق مونس بیدل بود که می

[...]

جامی

روی خوش تو مطلع صبح صباحت است

خط لب تو سبزی خوان ملاحت است

هر گوهر سخن که گذشته ست بر لبت

دری به لب فتاده ز بحر فصاحت است

دل شد جراحت از تو و این اشک سرخ هست

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه