گیرم دل من از غم دیوانه زیست باری
در عالم از غم دل وارسته کیست باری
ایشمع از آن پریرو و دیوانه گر نگشتی
این گریه از چه داری و آن خنده چیست باری
هرچند مهر گردون رحمی بکس ندارد
بر من بچشم رحمت گردون گریست باری
ای من غلام رویت گر میکنی قبولم
پیش من این غلامی آزادگی است باری
یاران بکامرانی مرد غمت نبودند
اهلی بنامرادی مردانه زیست باری
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.