دل شکست آن مه مرا در آرزوی ناوکی
صد هزارم آرزو در دل شکست این هم یکی
یار زان ما چو شد گنج دو عالم گو مباش
گرچه رندیم و گدا داریم همت اندکی
زاهدا اندر کعبه رفت و عاشق اندر میکده
هر کسی دارد بقدر خود در آن میدان تکی
گرچه طفلست آنپسر حسنش ز مهر و مه گذشت
برد آخر گوی دولت از بزرگان کودکی
زخم تیغ دوست تاج تارک اهلی بود
کافرم گر به ازین تاجی بود بر تارکی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره یوسف عزیز است که شاعر از او میخواهد از خود نهان نشود و چهرهاش را نشان دهد. شاعر به زیبایی یوسف و احساساتی که نسبت به او دارد اشاره میکند و آرزو میکند که او همیشه جوان و دلربا باشد. او همچنین به پیری و زیبایی خود میبالد و از یوسف میخواهد که همزبان و همدل او شود. در نهایت، شاعر به این نکته اشاره میکند که حسن و زیبایی باعث محبوبیت و قبولی دلها میشود و اگر یوسف به مردم محبت کند، بیش از پیش عزیز خواهد شد.
هوش مصنوعی: دل من شکست به خاطر آن ماه رویاییام، که در آرزویش ناامید شدم. اکنون که هزاران آرزو در دل دارم، این یکی از آنهاست که خاصتر و دردناکتر است.
هوش مصنوعی: دوستی که به ما تعلق دارد، مانند گنجی از دنیا و آخرت است. پس از او دور نشو، حتی اگر ما در ظاهر بینوا و بیاعتنا به نظر برسیم، اما در دل همت و اراده بلندی داریم.
هوش مصنوعی: زاهد به خانه خدا رفته، اما عاشق در جایی دیگر در حال نوشیدن و شوق است. هر کسی در این دنیا سهم و جایگاهی دارد که متناسب با شخصیت و باورهایش است.
هوش مصنوعی: هرچند آن پسر هنوز کودک است، اما به دلیل زیبایی و فضائلش، از مهر و مه فراتر رفته و در نهایت موفقیت را از بزرگترها نیز به دست آورده است.
هوش مصنوعی: زخم بر اثر محبت دوست بر سر افراد اهلی و با معرفتی مانند تاجی زیباست. اگرچه من کافر هستم، اما این زخم و درد از تاجی که به آن افتخار میشود، برای من ارزشمندتر است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.