گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
اهلی شیرازی

چو بپای خم نهم سر نبری گمان مستی

که بسجده وی افتم ز کمال می پرستی

بشکست خودپرستان سگ پیر میفروشم

که سفال دردی او شکند سفال هستی

ز گدایی دردل سر پادشاهیم نیست

که بلند همتان را نبود هوای پستی

چو سبو پر است ساقی بقدح شراب اولی

نخورد فراخ روزی غم روز تنگدستی

ز تو خوشدلیم اهلی بهمین که دامن از می

همه کس بآب شوید تو بگریه های مستی