پیش تو هر که هست چو صورت خموش به
عیسی نفس تویی دگران چشم و گوش به
خواهد سبوی جسم چو سنگ اجل شکست
پس این سبو سفال سگ میفروش به
گر می چنان خوری که نگویند زهر باد
گر زهر میخوری بحقیقت ز نوش به
طوفان آب دیده جهان میکند خراب
گر دیک دل ز گریه نیارم بجوش به
اهلی ز وصف لاله رخان لب چه بسته یی
بلبل بهر صفت که بود در خروش به
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به حسرت و فراق معشوق اشاره میکند و احساسات عمیق خود را بیان میکند. او از خواب بیدار شده و با اشتیاق به یاد معشوق خود نشسته است. درد و رنج او ناشی از دوری از محبوبش است که او را به شدت آزار میدهد. شاعر به توصیف حال خود میپردازد و میگوید که چگونه غم معشوقش دلی پرآشوب به او داده است. او همچنین به سختیهای این عشق و نالههایش اشاره میکند و در نهایت به دشواریهای این عشق و تأثیرش بر زندگی خود اشاره دارد.
هوش مصنوعی: هر کس که در حضور تو است، مانند یک تصویر بیصدا به نظر میرسد؛ تو همانند عیسی، جان و روح آنها هستی و دیگران فقط تماشاچیان خاموشی هستند.
هوش مصنوعی: اگر عمر انسان به پایان برسد و جسمش مانند سنگی که بر اثر ضربه میشکند، از بین برود، پس این جسم ناپایدار باید به گونهای بیارزش تلقی شود.
هوش مصنوعی: اگر به قدری از می بنوشی که به تو نگویند زهر است، اگر هم زهر مینوشی، در واقع از نوشیدن بهرهمند شدهای.
هوش مصنوعی: طوفان آشفتهای که از درد دلهای شکست خورده به وجود میآید، میتواند جهان را ویران کند. اگر دل من از اشک و اندوه لبریز نشود، از این طوفان نجات پیدا میکنم.
هوش مصنوعی: بلبل که در حال نغمهسرایی است، به زیبایی و لطف لالهروان اشاره میکند و از آن میگوید که هوس توصیف آنها را به دل پرشور خود میپروراند، اما نمیتواند به راحتی این احساسات را بیان کند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.