دلش رمیده شد آهو ز چین کاکل او
نهاده رو ببیابان ببوی سنبل او
ز خار خار دلم داغ حسرتست بدست
کسیکه خار نشاند همین بود گل او
صدای تیشه فرهاد ذوق عشق دهد
نه صوت صحبت پرویز و بانگ غلغل او
چرا بهم نزند چشم پیش او نرگس
اگرنه خیره شدش دیده در تامل او
بجای سوزن عیسی بچشم من خارست
گذشته پایه ترک من از توکل او
طبیب من چو مسیحا بمرده جان بخشد
بلاست این که مرا میکشد تغافل او
بسوخت اهلی و از داغ عشق ناله نکرد
صد آفرین خدا باد بر تحمل او
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دگر بپرس که اکنون کجاست منزل او
معذب است و یا راحتست حاصل او
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.