گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
اهلی شیرازی

تو که پیش بیغمانی چو گل از نشاط خندان

رخ خود چو غنچه درهم چه کشی ز دردمندان

ز لب تو بیعنایت، بکجا برم شکایت

که صدم جفاست از وی ز تو صدهزار چندان

چکنم که در نگیرد بتو شمع برق آهی

که چو موم نرم سازد دل سخت تر ز سندان

بلب تو جای دندان که گمان برد ز تندی

چو مجال دیدن کس نبود چه جای دندان

تو بدین جمال و خوبی دل تنگ نیست جایت

که فرشته کس مقید نکند بکنج زندان

دل من بخود پسندی نکشد ز سجده ات سر

که فرشته دیو سازد سر کبر خودپسندان

نرسید دست اهلی بسه قدان گلرخ

نرسد بدست کوته گل وصل سربلندان

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode