ای تو بروی همچو مه چشم و چراغ عاشقان
راحت جان بیدلان مرهم داغ عاشقان
روشنی دو دیده یی، مونس دل رمیده یی
تازه بهار این چمن نوگل باغ عاشقان
بسکه ز دیدن رخت سیر نمیشود نظر
یکنفس از نظاره ات نیست فراغ عاشقان
گرنه نسیم رحمتت روز جزا رسد بخلق
بوی بهشت کی کند تازه دماغ عاشقان
اهلی از آفت فنا غم نخوریم تا ابد
کز رخ شمع ما بود زنده چراغ عاشقان
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دربارهی زیبایی و جذابیت معشوق است و احساسات عمیق شاعر نسبت به او را بیان میکند. شاعر به معشوق خود میگوید که در میان دیگران، او مانند گلی شاداب و خندان است، اما خود او در درد و رنجی عمیق به سر میبرد. او از بیتوجهی معشوقش شکایت میکند و احساس میکند که درد و رنجش به حدی است که نمیتواند به درستی بیانش کند. او به زیبایی معشوق اشاره کرده و میگوید که دلش توانایی ندارد از سجده کردن برای او دور شود. در کل، شعر نشاندهندهی عشق و دلتنگی شاعر است که به زیبایی معشوقش میاندیشد و از غم جدایی رنج میبرد.
هوش مصنوعی: ای تو که چهرهات مانند ماه است و نور چشم و چراغ عاشقان به شمار میروی، آرامش جان بیخوابان و درمانگر دردهای عاشقان هستی.
هوش مصنوعی: چشمهای تو مانند نوری هستند که دل تنها و نگران را آرام میکنند. تو با ورود به این بهار، گل تازهای در باغ عاشقان هستی.
هوش مصنوعی: چشمم هیچگاه از زیبایی تو سیر نمیشود؛ عاشقان همیشه در تماشای تو غرقاند و هرگز از این تماشا رهایی نمییابند.
هوش مصنوعی: اگر نسیم رحمت تو در روز قیامت به سوی مخلوقات بوزد، بوی بهشت چگونه میتواند عاشقان را شاداب و مملو از سر زندگی کند؟
هوش مصنوعی: ما از خطر نابودی نگران نیستیم، زیرا چراغ عشق ما همیشه روشن است و تا ابد باقی خواهد ماند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.