مر این راز سربسته را کس نجست
که گیتی چه سان بود روز نخست
نداند کس آغاز مردم چه بود؟
چگونه نمودند کشت و درود؟
چگونه فراز آمدند این گروه؟
در آباد بودند یا دشت و کوه؟
که بود آن که دیهیم بر سر نهاد؟
ندارد کس از روزگاران بیاد
به ویژه در ایران که تاریخ نیست
اساتیرشان را بن و بیخ نیست
که از گاه کلدانیان تا عرب
سه نوبت بپژمرد علم و ادب
یکی گاه ضحاک با دستبرد
که آثار آجامیان را سترد
دگر گاه اسکندر نامجوی
که آن نامه ها شست با آب جوی
سوم گاه اسلام کز تازیان
بسی رفت بر مرز ایران زیان
درین هر سه فترت که شد رونمای
نماند از اثرهای ایران به جای
و گر پاره ی داستان ها زدند
نوایی هم از باستان ها زدند
نه پیداست بن شان زسر سر ز بن
همه درهم و برهم آمد سخن
کسی کان فسان ها بپوید همی
نشانش زشهنامه جوید همی
که فردوسی طوسی پاکزاد
همه داد مردی و دانش بداد
نکرده است پنهان یکی داستان
چه از پهلوانی، چه از باستان
ولی حیف کش ره پدیدار نیست
به جز جستن اندر شب تار نیست
در آن نام هایی که او گفته است
بسی سهو و تحریف ها رفته است
همان در زمان های شاهان پیش
بسی کرده تلفیق از کم و بیش
نیاورده نام شهان را تمام
به ترتیب زیشان نبرد است نام
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.